۱۳۹۰ فروردین ۳, چهارشنبه

احمد متین دفتری را بشناسیم

همان طور که برای شناخت هر ملت تاریخ آن ملت مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد برای شناخت افراد هم زندگی آنها باید مورد مطالعه قرار گیرد.
احمد متین دفتری نوه عمو وداماد محمد مصدق بوده و همیشه تحت حمایت مصدق بوده است بهمین دلیل وزیر- نخست وزیر- سناتور و در زمان ملی شدن نفت عضو کمیسیون مخصوص نفت بود. بعبارت دیگر همیشه پست های کلیدی داشته است.
اندیشمند و روانشناس فرزانه بالزاک در باره شخصیت سخن جالبی دارد که می گوید شخصیت  فرد سیاسی متجلی از ثبات عقیده و درستی در عمل او ا ست. متأسفانه احمد متین د فتری عزیز دردانه مصدق فاقد ثبات عقیده و درستی عمل درمشاغلش بوده است و او را می توان بعنوان یک جاسوس و کار گزار سیاست انگلستان در ایران نامید . ارائه اسنادی بحث را محکمتر می کند.
بعد از جنگ جهانی اول یکی از افسران اطلاعاتی انگلستان بنام آرنولد  تو ین بی.که مسئول امور خاور میانه و اسلام بود ودر سازمان جاسوسی انگلستان خدمت می کرد  رئیس دانشگاه انجمن پادشاهی امور بین المللی معروف به( R-I-R ) شد و در فاصله  سالهای 1925 تا 1955 میلادی  به مدت سی  سال ریاست  دانشگاه  امور بین المللی R- I-R)) را بر عهده داشت و کاملاً در جریان نهضت ملی شدن نفت ایران در سال 1950 میلادی برابر با 1329 خورشیدی قرار داشت. وظیفه او تربیت جاسوسان بریتانیائی و افراد خارجی از ملیت های مختلف بود. یکی دیگر ازمعلم های  این دستگاه جاسوس پروردر ایران خانم لمپتون بود که بعنوان کارمند سفارت انگلیس در ایران بود و شماری از مأموران دولتی ایران از جمله احمد متین دفتری را برای جاسوسی و وطن فروشی تربیت کرده بود و بهمین دلیل  بود که احمد متین دفتری همیشه مشاغل مهم وکلیدی مملکت را در دست داشته است.
سرکوبی اسماعیل سمیتقو و کشف خیانت محمد مصدق
 مصدق اغلب عبدالحسین میرزا فرمان فرما( دائی خود )را سر مشق قرار داده و از او تقلید می نمود. هنگامی که در اوایل سلطنت محمد علیشاه  فرمانفرما به استانداری آذربایجان منصوب شد محمد مصدق را به عنوان نماینده خود در تهران تعین کرد و با قرار دادن رمزی بین خود کلیه تلگرافها و مکاتبات را برای مصدق می فرستاد و او آنها را پس از کشف به مقامات دولتی یا غیر دولتی از جمله محمد علیشاه تحویل داده ومتقابلاً شاه و مقامات دولتی و سایر افراد مجبور بودند مطالب و دستورات و پیغام های محرمانه دولتی و خصوصی خود را در اختیار مصدق قرار دهند و او آنها را پس از درآوردن  به رمز به اطلاع دائی خود فرمانفرما والی آذربایجان می رساند.
در اسفند1300 خورشیدی( دوم فوریه 1922 )که مصدق به استانداری  آذربایجان  منصوب شد احمد متین دفتری  را  بعنوان نماینده خود به دولت رضا خان سردار سپه  معرفی نمود تا هر روز کلیه دستورات ارتشی و کشوری را به او تحویل دهند و او آنها را پس از رمز کردن  برای مصدق به تبریز تلگراف نماید و متقابلاً گزارشات و مطالبی را که از سوی مصدق دریافت می دارد را به اطلاع رضا خان سردار سپه و سایر مقامات دولتی  برساند. به همین دلیل هر وقت  احمد متین دفتری تلفن میکرد سردار
سپه که برای آذربایجان نگران بود هر جا که بود فوراً با احمد متین دفتری صحبت  میکرد
توجه شود احمد متین دفتری که پرورش یافته سازمان جاسوسی انگلستان بوده و حالا به وظیفه فوق العاده مهم و محرمانه کشف تلگرام ها ومکاتبات رمزی رسیده از آذربایجان و رمز کردن تلگرام  ها و مکاتبات ارسالی به آذربایجان را بر عهده داشته است  محمد مصدق چه منبع قابل توجهی برای نوه عمو و داماد خود ایجاد کرده بود. و سفارت انگلیس در ایران که در آن زمان با تمام قوا در صدد ایجاد آشوب و نا امنی در ایران بود با آگاهی از اسرار نقشه ها-دستورات وگزارشات نظامی که بین وزارت جنگ و فرمانده ارتش در آذربایجان مبادله می گردید احمد متین دفتری از آنها با خبر می شد و آنها را به اطلاع اسماعیل سمیتقو که به تحریک سفارت انگلیس  علم سرکشی ومخالفت  برافراشته بود می رساند لذا نه تنها از شکست  او جلو گیری می شد بلکه تعدادی  از سربازان  ارتش ایران را  هم می کشت. اسماعیل سمیتقو با استفاده  از راهنمائی های احمد متین دفتری  کاملاً صورت افسانه ای به خود گرفته بود و همگان وی را قهرمان شکست ناپذیر می دانستند
رضا خان سردار سپه وفرماندهان ارتش در تهران و آذربایجان به تدریج متوجه شدند اسماعیل سمیتقو از اسرار و نقشه های نظامی آگاهی می یابد و اقدامات خود را با توجه به این اگاهی ها طرح ریزی کرده و به موقع عملیات نظامی دولتی را خنثی و یا با شکست مواجه می سازد  و چون گمان می کردند که منبع آگاهی سمیتقو در داخل ایران قرار دارد از این جهت سردار سپه بدون آن که سوء ظن به متین دفتری یا مصدق  که کاملاً از ارتباط نوه عموی خود با سفارت انگلیس  آگاهی داشته است عکس العملی انجام دهد به عنوان یک اقدام احتیاطی  دستور داد که رمز دیگری بطور مستقیم برای فرمانده ارتش در آذربایجان فرستاده شود و بدون آنکه به صورت ظاهر در وضع سابق یعنی مبادله تلگرام وگزارش از طریق احمد متین دفتری تغیری داده شود به مبادله و مخابره مطالب خلاف واقع و دروغی از طریق احمد متین دفتری مبادرت گردید.
چون به زودی موفقیت  روش جدید مشخص گردید یعنی ضربات کاری یکی بعد از دیگری بر سمیتقو وارد شد مشخص گردید. سمیتقو توسط متین دفتری از نقشه ها با خبر میشود لذا رضا خان سردار سپه به فرمانده لشگر آذربایجان دستور داد از قبول دستورات مصدق خود داری نماید. همچنین رضا خان سردار سپه آگاهی یافت شب نامه های منتشره بر علیه او در تبریز توسط ایادی انگلیس تهیه و چاپ و در تمام ایران پخش میگردید توسط مصدق بوده است.
مصدق پس از آگاهی از دستور سردار سپه به حبیب الله خان شیبانی فرمانده لشگر آذربایجان بر عدم اطاعت از وی و افشا شدن نقش خائنانه اش از سمت استانداری استعفا داد. رضا خان سردار سپه چون نسبت به خود سرتیپ شیبانی سوء ظن پیدا کرده بود سرتیپ امان الله جهانبانی را بجای او منصوب کرد که با اقدامات شجاعانه سرتیپ جهانبانی و جانبازی سربازان و همکاری مردم آذربایجان کاری که تا آن تاریخ به خاطر محمد مصدق غیر ممکن بود ممکن گردید و دقیقاً یک ماه بعد قلعه چهریق که از نظر موقعیت به علت صعب العبور بودن کوه چهریق غیر قابل تسخیر بود به تصرف قوای نظامی در آمد. همه این ماجرا نشانگر خیانت محمد مصدق استاندار آذربایجان و جاسوسی احمد متین دفتری نوه عموی او در جهت حفظ منافع انگلستانبوده . نمونه دیگر.
ماجرای دستگیری و تبعید مصدق به بیرجند
در مورد علت دستگیری و تبعید محمد مصدق به بیرجند کمتر جائی مطلبی نوشته شده است ولی در اسناد چنین می خوانیم. انگلستان انتظار داشت رضا شاه پایگاههای هوائی ایران را برای حمله به روسیه شوروی و توسعه سیستم نظامی و جاسوسی اینتلجنت سرویس در ایران را بپذیرد ولی در آن زمان رضا شاه به سوی آلمان گرایش داشت. لذا می بینیم در تاریخ 30 مارچ 1940 برابر با 10 فروردین 1319 خورشیدی یک هواپیمای اکتشافی متعلق به اینتلجنت سرویس که فاقد علایم شناسائی بود از فراز قلمرو هوائی ایران گذشت و در اطراف باکو پرواز کرد. چهار روز بعد مأموریت مشابهی باز با عبور از قلمرو هوائی ایران بر فراز خاک روسیه انجام شد هر چند این بار توپخانه ضد هوائی روس ها به کار افتاد ولی هوا پیما سالم به پایگاه خود باز گشت. مدارک وزارت امور خارجه ایران نشان می دهد که دولت روسیه برای هر دو پرواز به دولت ایران اعتراض کرده است ولی دولت ایران انکار کرده است. قویاً میتوان احتمال داد که رضا شاه از این ماجرا خبر نداشته حتی وزیر خارجه نیز از واقعیت امر آگاهی نداشته است.
 بررسی و  تحقیقات نشان می دهد این خیانت  توسط احمد متین دفتری که در آن زمان نخست وزیر بوده انجام شده است که سبب خشم و غضب رضا شاه شده احمد متین دفتری را از نخست وزیری برکنار و از خدمت دولت اخراج گردید هم چنین طراح ایرانی این توطئه که محمد مصدق بود شناخته و می بایست به مجازات شدید برسد ولی با پا در میانی تعدادی از ایادی انگلیس به بیرجند تبعید گردید. به همین دلیل محمد مصدق تا پایان عمر خود علت توقیف و تبعید خود به بیرجند را در هیچ گفته و نوشته اش بیان نکرده حتی در کتاب خاطرات و تألمات به قلم خودش هم که در سال 1340 نوشته در مورد تبعیدش سکوت اختیار کرده است همچنین در خاطرات احمد متین دفتری که در سال 1370 خورشیدی درست 20 سال بعد از مرگش منتشر شده است در مورد بر کناری وی از نخست وزیری و اخراجش از خدمت دولتی هم اشاره ای نشده است. برای استحکام و سندیت بیشتر خیانت های احمد متین دفتری و سر سپردی او به انگلستان و حمایت و پشتیبانی مصدق از این جاسوس خیانت کار ارائه سندی دیگری لازم است.
دکتر مظفر بقائی در خاطراتش چنین می نویسد. روز سه شنبه 9 مهر 1330 برابر با دوم اکتبر 1951 ساعت چهار بعد از ظهر به دعوت آقای مصدق برای مذاکره در باب مسافرت به امریکا به منزل ایشان رفتم. ضمن  شور و بحث درباره افرادی که باید در این سفر همراه باشند آقای مصدق گفت متین دفتری هم جزء هیئت می باشد. با توجه به سوابق احمد متین دفتری و اسنادی که سه ماه پیش خودم ( بقائی ) به آقای مصدق ارائه داده بودم از این پیشنهاد سخت یکه خوردم و اظهار مخالفت کردم. مصدق بر طبق رویه همیشگیش  موضوع صحبت را تغیر داد و به مسائل دیگر پرداختیم. بار دیگر که در مورد بودجه مسافرت مطالعه می کردیم مصدق مجدداً گفت متین دفتری با خرج خودش به امریکا می آید و چنین استدلال کرد. اگر متین دفتری را جزء هیئت ببریم خرج یک نفر صرفه جوئی می شود مظفر بقائی می گوید اگر بخواهید این طور صرفه جوئی کنید  یقیناً افراد زیادی هستند که برای افتخار خود که در این هیئت باشند حاظرند مخارج تمام هیئت را بپردازند باز هم مصدق موضوع را تغیر داد. پس از مدتی مصدق دوباره عضویت احمد متین دفتری را مطرح کرد. بقائی بمصدق می گوید آخر مردم چه خواهند گفت. مصدق جواب داد مردم چکار به این کارها دارند و اضافه کرد آقای دکتر (منظور دکتر بقائی است ) شما گرفتاری های مرا نمی دانید متین دفتری سوگلی خانم است و خانم دو پا را توی یک کفش کرده که او جزء هیئت باشد. روز پنجشنبه 11 مهر ماه 1330 در مجلس شورای ملی حائری زاده در پایان نطق خود در اطراف ملی شدن صنعت نفت و مسافرت هیئت ایرانی به امریکا خطاب به مصدق گفت انتظار من این است اشخاص جاسوس و یا مشکوک را با خود به امریکا نبرید این اشاره به احمد متین دفتری بود.  درد سرتان ندهم بالاخره مصدق بدون توجه به این انتقادات احمد متین دفتری را همراه هیئت ایرانی برای شرکت در شورای امنیت سازمان ملل متحد به امریکا می برد. مصدق پس از اتمام جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد  بعوض اینکه به ایران مراجعت کند برای معالجه خود به واشنگتن میرود در اینجا است که مصدق از وجود احمد متین دفتری جاسوس انگلستان استفاده میکند که داستان آن را دکتر مظفر بقائی که جزو هیئت بود چنین تعریف می کند..
روز یکشنبه 26 آبانماه 1330 برابر با 18 نوامبر 1951 میلادی آخرین روز توقف ما در واشنگتن بود. در حدود ساعت 8 بعد از ظهر به هتل باز گشتیم آقای محسن اسدی بمن (یعنی به بقائی ) میگوید آقای جورج مک گی از ساعت شش بعد از ظهر در اتاق آقای مصدق است و احمد متین دفتری هم به عنوان مترجم حضور دارد این مطلب برای دکتر بقائی تعجب آور بود زیرا با وجود آقای محسن اسدی مترجم هیئت و آقایان الهیار صالح و دکتر شایگان اعضای هیئت که انگلیسی را بخوبی می دانستند و آقای غلامحسین مصدق (پسر مصدق ) که فرانسه دان قابلی بود و تا حدودی انگلیسی هم میتوانست حرف بزند احمد متین دفتری بعنوان مترجم تعجب آور بود ولی موضوع مورد بحث قرار نگرفت. ساعت نه و نیم شب آقای جورج مک گی خوشحال و خندان از اتاق مصدق خارج شد و با اعضای هیئت به گرمی  وداع کرده و سفر بخیر گفت. صبح روز بعد اول وقت از واشنگتن به مقصد نیویورک پرواز کردیم تا از آنجا با هواپیمای مخصوص به مصر برویم.
در فرودگاه نیویورک هنگامی که در هواپیمای مصری نشستیم یکی از همسفرانی که در کنار من نشسته بود مرا متوجه ساخت که در اینجا فقط یک نفر عضو وزارت خارجه برای بدرقه آمده است و بنظر او بدرقه خیلی سرد آمد. با خوش خیالی همیشگی به او گفتم در موقع ورود به نیویورک و هم واشنگتن استقبال گرم کردند و در موقع عزیمت از واشنگتن هم مقامات رسمی بدرقه کردند چون امریکائی ها زیاد پای بند این گونه مراسم نیستند طبیعی است که در نیویورک مراسمی انجام نگرفته باشد. پس از اینکه هواپیما اوج گرفت و بر فراز اقیانوس در پرواز بودیم آقای مصدق اعضای هیئت را به قسمت خود در هواپیما فرا خواند و با خوشحالی مژده داد که دولت آمریکا مبلغ 120 میلیون دلار طی شش ماه به ایران کمک می کند تا از مضیقه مالی رهائی پیدا کنیم. و مصدق اضافه کرد براستی ره آوردی بهتر از این برای ما متصور نیست. در قاهره با استقبال پر شور دولت و ملت مصر روبر شدیم پس از بازدید های رسمی همین که به هتل سمیرامیس برای استراحت رفتیم روزنامه های عصر قاهره نوشته بودند که جورج مک گی از معاونت وزارت خارجه امریکا معزول و به سمت سفیر کبیر امریکا در ترکیه تعین شده است. وقتی به تهران بازگشتیم از 120 میلیون دلار موعد خبری نشد و آقای مصدق ضمن گزارش سفر آمریکا به مجلس شورای ملی گفت چون آقای جورج مک گی خیلی با ایران دوست بود او را معزول کردند اما در حقیقت دلیل چیز دیگری بود که بزودی روشن شد. حقیقت امر در باره عزل جورج مک گی و عدم پرداخت 120 میلیون  دلار وام  و  بدرقه  سرد  نیویورک این بود که صبح روز دوشنبه 27 آبانماه 1330 برابر با نوزدهم نوامبر 1951 میلادی اول وقت اداری در واشنگتن سفیر انگلیس به دیدن آچسن وزیر امور خارجه امریکا میرود و با اعتراض می گوید در هنگامی که انگلستان با ایران در گیر است امریکا از پشت  به انگلستان خنجر میزند. آچسن از این حرف سفیر انگلیس متحیر و متعجب می شود سفیر انگلیس ماجرای ملاقات جورج مک گی با مصدق و ماجرای پرداخت 120 میلیون دلار وام به ایران را بیان می کند. آچسن می گوید اگر مک گی چنین تعهدی کرده باشد من اطلاعی ندارم و برای تأئید گفته خود فوراً جورج مک گی را معزول و به سفارت ترکیه منصوب می کند. علاقه دارم برای شناخت  بیشتر محمد مصدق و خیانت احمد متین دفتری بحث را ادامه دهم با این امید که برای شما خواننده گرامی ملال آور نباشد.
سوال هائی که می باید مورد توجه قرار گیرد.
1 با وجود مترجم رسمی هیئت و آن همه انگلیسی دان به چه دلیل در آخرین مذاکرات قطعی با جورج مک گی مصدق احمد متین دفتری را برای مترجمی انتخاب کرده است.
2 توجه شود: از آخر شب یکشنبه تا صبح زود روز بعد ( دوشنبه ) اول وقت اداری چه کسی ماجرای ملاقات مصدق با جورج مک گی و موافقت دادن وام بمبلغ 120 میلیون دلار را به اطلاع سفیر انگلیس رسانده است. آیا جورج مک گی یا مصدق و یا احمد متین دفتری.
3- خود پرسی کنیم در جائی که مصدق از ارتباط احمد متین دفتری با مقامات انگلیسی به خوبی آگاهی داشته است و دلیل تمام مخالفت هائی که در مورد انتخاب متین دفتری به عضویت هیئت نمایندگی ایران به اطلاع مصدق رسیده بود چرا و به چه دلیل مصدق  بدون کوچکترین توجه به تمام اعتراض ها باز همین متین دفتری بد نام را در هیئت اعزامی جا داده و از همه مهمتر در جائی که سه نفر انگلیسی دان زبر دست بخصوص پسرش در هیئت حضور داشته اند متین دفتری بد نام و جاسوس را به عنوان مترجم در مذاکرات بسیار  محرمانه و مهم با معاون وزارت امور خارجه امریکا شرکت داده است. طرفداران مصدق بخصوص بهرام مشیری و آقای ناصر انقطاع باید جواب دهند آیا تصمیم مصدق در مورد همراه آوردن جرثومه احمد متین دفتری به امریکا و استفاده از او بعنوان مترجم با مک گی را باید حمل بر حسن نیت مصدق دانست و یا خیانت مصدق به ایران و ایرانی در جهت حفظ منافع اربابش انگلیس ها. بخوبی مشخص است احمد متین دفتری گزارش تمام مذاکرات پدر زنش مصدق را با معاون وزارت خارجه امریکا جورج مک گی را  به سفیر انگلیس داده بود و محمد مصدق مخصوصاً او را برای این قبیل امور همراه هیئت ا عزامی آورده بود.
                         به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است