۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

22  بهمن  یا روز عزای  ملی
 

روز جمعه 22 بهمن1389خورشیدی متفاوت از همه سالهای گذشته به پایان  میرسد و آغازی خواهد بود برای نگاهی دیگر.آغاز نه بدان معنا که ملت ایران میروند برای آزادی و سازندگی- سعادت و خوشبختی و رعایت حقوق بشر. بلکه آغازی است بر یک استراتژی جدید در مقابله با حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی که از آغاز گوشی برای شنیدن نداشته و در پناه اسلام با کشتار- مصادره اموال- اعدام های دسته جمعی- سنگسار- شلاق زدن  افراد در خیابانها- قطع  دست راست با پای چپ و بطورکلی انواع اذیت و آزار  و شکنجه به   خصوص به جوانان و بانوان برای ایجاد رعب وترس ( النصر و بل رعب ) در جامعه بگونه ائی خستگی ناپذیر برای. بقاء خود .
سوال در این است چرا انقلاب یا شورش 22  بهمن 1357 از همان روز نخست درمسیر ویرانگری-کشتار- ظلم وستم-خشونت- مصادره اموال اقدام نمود وکار را بدان جا رساندکه حتی به نوامیس مردم درکوچه و خیابان علنی تجاوزکردند و جسد آنها را سوزاندند و یا در بشکه اسید محو و نابودکردند. اگر با دید تحقیقی به زیر بنای نظری و ایدئولوژی انقلاب 22  بهمن نگاهی  بیا ندازیم  ملاحظه  می شود.
1- انقلاب  22  بهمن  انقلاب اسلامی  بود.
2- زیر بنای فکری و ایدئولوژیکی آن دموکراتیک نبود یعنی معتقد  به حکومت ملی  و مردمی نبود  معتقد  به حکومت  الله   بود.
3 در اجرای حکومت مردمی  یعنی ( دموکراتیک ) پیش نرفت.
4-کسانی که  در رأس آن انقلاب قرار داشتند آدم هائی  بودند که به ارزشهای اخلاقی و  دموکراسی  پای بند  نبودند.
لذا انقلابی که تمام تئورسین و سرد مد ارا نش یا ضد دموکراسی بودند و یا تروریست کاملا طبیعی است که هیولائی چون جمهوری اسلامی را بدنیا می آورد .یعنی انقلابی که اصولی ترین درون مایه آن نفرت- انتقام وخون- واپسگری -خرافات و  عوامفریبی و کشتار است. اگر نظامی بهتر از جمهوری اسلامی را پدید می آورد آن  وقت جای بسی شگفتی داشت.
نکته مهم اینستکه روشنفکرانی که بقول معروف با پفی روشن شده بودند آفتابه بیار همان گروه آخوند های واپسگرا شدند.
ملت ایران از زمان های دورآخوند جماعت را می شناخت که چه افراد رذل و  پست و فرو مایه هستند ولی روشنفکرانی مانند کریم  سنجابی- مهدی بازرگان کلیمی تبار- ابراهیم یزدی جاسوس امریکا وا نگلیس- علی اصغرحاج سید جوادی- صادق قطب زاده -علیرضا نوری زاده و امثال آنها را نمی شناخت که چه افراد ساده اندیش- بی تجربه- پفیو ز و عقده ائی نسبت به رژیم  پادشاهی  و شخص محمد رضا شاه  پهلوی  بودند
نگاه کنید و ببینید روشنفکرانی مانند دار و دسته جبهه ضدملی ها- ابوالحسن بنی صدر-ابراهیم یزدی- توده ائی های بیوطن بچه استالینی- علی اصغرحاج سیدجوادی - داریوش فروهر و  طرفدارانش- مجاهدین  خلق- طرفداران پیشوای پیرژامه پوش مصدق السلطنه- مهدی بازرگان-کریم سنجا بی- امیرانتظام- علیرضانوری زاده-الهیارصالح- شاهین فاطمی و داریوش همایون به درک واصل شده جاسوس سازمان سیا و اینتلجنت سرویس انگلستان - حسین مهری و خیلی های دیگر برعلیه نظام  پادشاهی به  خیابانها  ریختند و آن آتش ایران سوز را روشن کردند.
.         ازافرادی که هنوز زنده اند باید پرسید در مقابل همکاری با گروه آخوند ها و آتشی که در ایران برپا کردید چه تحفه ائی برای کشور و ملت ایران به ارمغان آورده اید. آنچه را که از فقر وفلاکت در ایران شاهدیم تازه گوشه های کوچک از بدبختی ملت ایران است.
توجه شود: روشنفکران خائن پشت به ملت کرده ( نه شرقی می خواستند نه غربی.جمهوری اسلامی میخواستند این است جمهوری اسلامی آنها )
وقتی این روشنفکران خائن پشت بملت کرده تلاش وکوشش برای برقراری جمهوری اسلامی کردند بدین معنا بود که نظام پادشاهی نمی خواستند .نظام محمد رضا شاه دموکراتیک را نمی خواستند که 60 درصد معتادان را ترک داده بود.آنها خیابانهای بدون گدا را دوست نداشتند.
جبهه ضد ملی ها- توده ائی های بیوطن علیرضا نوری زاده- حسین مهری مسئول آشپزخانه خمینی ضحاک در نوفل لوشاتو- ابراهیم یزدی و دوستانش اقتصاد شکوفا و کارخانجات در حال تولیدات صنعتی را دوست نداشتند. خواهان کارخانجات ورشکست شده و گارگران بیکار بودند. همین خائن ها  کودکان را در دبستا نها برای گرفتن یک وعده شیر- بیسکویت- موز را دوست نداشتند فقر.  فقری که در اسلام است را دوست داشتند. همین خائن های پشت بملت کرده نمی توانستند ببینند ایرانی صاحب نفت خود باشد- پالایشگاه پشت پالایشگاه در ایران و کشورهای دیگر دایرکند .این خائن های تو خالی ولی پر مدعا  الان را دوست دارند که ایران نمی تواند حتی نفت و بنزین مورد نیاز داخلی خود را تولید کند . نمیتواند صنایع پتروشیمی- پولاد- سیمان خودش را تولید کند. همین ایران بر باد ده های خائن پست نمی توانستند ببینند بقال سرکوچه شان با اتومبیل از خانه به مغازه اش میرود .این گروه ضد ایرانی بخصوص جبهه ضد ملی ها- توده ائی ها بیو طن- آخوند ها و مجاهدین خلق که بهتر است آنها راعمله های بین المللی نامید نمی توانستند ببینند هر ایرانی یک پیکان داشته باشد. این گروه دشمن ایران و ایرانی. بدبختی- بیچارگی- گدائی- اعتیاد گسترده ایرانی ها بمواد مخدر-کودکان کارتن خواب- فحشا ر ا دوست داشتند .
دوست داشتند ترتیبی بدهند که6 تا7 میلیون ایرانی در پهن دشت گیتی آواره باشندو هر روز هزاران ایرانی بخصوص جوانان از کشو ر فرارکنند و آواره اردوگاههای پناهندگان کشور ها  باشند.
سوال در این است ای نا جوانمردان- افراد رذل و پست مانند علیرضا نوری زاده - محسن سازگارا-  شاهین فاطمی کنفدراسیونی و مامور سازمان سی. ای. ای (سیا) جبهه ضد ملی ها- سیامک ستوده- رضا براهانی- فرخ نگهدار- ابراهیم یزدی- بهرام مشیری- ابولحسن  بنی صد ردیگر از جان ملت ایران چه می خواهید.
لعنت بر شما که قدر آن  همه رفاه و آسایش را ندانستید و آن همه  نا سپاس بودید .لعنت به این رژیم اشغالگر پلید و ظالم جمهوری اسلامی که امید و آرز ها را از زندگی ملت ایران بخصوص جوانان از هر قشر و طبقه ر ا ربوده است.
لعنت ابدی بر همه روشنفکران خائن  پشت  به ملت کرده که  32 سال است چشم  مادران  و  پدران  و  تمام  ملت ایران  زمین  ما را گریان کرده اید.
لعنت بر آن مادرانی که شما خائن ها را در د امان خود بزرگ کرده است. تا دانسته  ملتی را به این روز بیندازید.