باز شناسی جنبش سبز
شوربختانه امروز جامعه مصیبت کشیده ایرانیان، گرفتار گروه واپسگرا وعوامفریب است که اسیر سنت های کهنه و یا ایدئولوژی های متعصب مذهبی هستند. وقاحت و شرم آور ترآن است که چنین افراد ادعای آزادگی و دموکرات بودن می کنند ولی در عمل به استبداد و ارتجاع یاری مید هند مانند میر حسین موسوی و مهدی کروبی که از خیمه شب بازی 22 خرداد 1387 که در کل به نفع رژیم اشغالگر و به ضرر ملت ایران بود برای دومین بار به صحنه آمدند برای عوامفریبی و خیانت دیگر به ملت ستم کشیده ایران تحت عنوان پرچمدارجنبش سبز. البته لازم به گفتن است رسانه های گروهی خارج از کشور ( تلویزیون ها -روزنامه ها و رادیو های معمولی واینترنتی ) با برنامه ها و گفتار عوام فریبانه خود تا توانستند در طبل تو خالی جنبش سبز کوبیدند.
وقتی به پرونده میر حسین موسوی و مهدی کروبی نگاه کنیم پرونده ائی بسیار مخدوش ومملو از عوامفریبی- جنایت و خیانت دارند. میر حسین موسوی توده ای بچه استالینی که مسئولیت به قتل رساندن 10 – 12 هزار جوان فریب خورده بیگناه را بر دوش دارد. با کمال وقاحت سودای رهبری اوپوزیسیون را در سر دارد. متأسفانه افراد روشنفکری که با پفی روشن شده اند مانند داریوش همایون تا زمانی که زنده بود بعنوان جاده صاف کن و مبلغ میر حسین موسوی بود. آنها که داریوش همایون را نمی شناسند و در سوگ او از این جرثومه خیانت تجلیل ها کردند.به این قسمت توجه مخصوص مبذول دارند.
بیاد داریم میر حسین موسوی در بحبوحه شورش57 سرهنگ معصوم نجفی نژاد رئیس اداره اماکن شهربانی تبریز را دستگیر و با وضع فجیعی به قتل رساند. همین داریوش همایون وزیر اطلاعات زمان محمد رضا شاه در سن هشتاد سالگی دست از عوامفریبی بر نداشته بود و تلاشش این بود که میر حسین موسوی را در مقام رهبر مبارزه اپوزیسیون نشاند و جنبش 400 میلیون دلار جوش را جنبش خود جوش و جنبش مردمی معرفی می کرد حتی برای جا انداختن آن به قلم فرسائی در روزنامه کیهان لندن می پرداخت.
توجه شود داریوش همایون بدرک واصل شده خائن و عوامفریب زمانی که وزیر اطلاعات رژیم محمد رضا شاه بود. ولی یکی از مهره های بسیار موثر و فعال شورشیان و خمینی گجستک بود و برای بقدرت رسیدن ابلیس خمینی از هیچ کوششی فرو گذار نکرد و بعد از برقراری رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی یکی از حامیان آن رژیم در خارج از کشور بود
سوالی در اینجا مطرح است آیا داریوش همایون نمی دانست میر حسین موسوی متعهد به حفظ نظام رژیم اشغا لگر جمهوری اسلامی است. آیا داریوش همایون نمی دانست میر حسین موسوی در زمان هشت سال نخست وزیریش 10 – 12 هزار جوان بیگناه را قتل العام کرده است. آیا داریوش همایون فعال سیاسی و رهبر حزب مشروطه نمی دانست میر حسین موسوی زود تر از آنکه تصور شود از نظر ملت ایران حذف ومطرود شده است. میدانست بهتر از من و شما میدانست اما این جرثومه عوامفریب و مزدور همراه با سایر ایرانیان در خارج از کشور از پا ننشسته ولکن نبوده و هنوز شب و روز بر طبل تو خالی جنبش سبز می کوبند. جنبشی که چهار صد میلیون دلار هدیه یک کشور عربی پشتوانه آن بود. خود پرسی کنیم آیا در کشتار جوانان معصوم و بیگناه میر حسین موسوی و مهدی کروبی گناهشان بیشتر است یا افراد خائن پشت به ملت کرده مانند سعید قائم مقامی-علیرضا نوری زاده- حسین مهری- ابراهیم یزدی- رضا برهانی- فرخ نگهدار و رسانه های گروهی( تلویزیون ها –روزنامه ها و رادیو ها ) که جوانان را به جنگ نا برابر با رژیمی فرستادند که برای بقای خود از هیچ جنایتی فرو گزار نمی کند. از طرف دیگر میر حسین موسوی داری چنین جاذبه سیاسی و اجتماعی نبود و نیست که هزاران دختر و پسر جوان را به خیابانها بکشاند .مردم ایران بخصوص نسل جوان جنایات دوران نخسست وزیری هشت ساله موسوی را فراموش نکرده اند وخوب بخاطردارند.
باید صریحاً گفت متهم ردیف اول در ماجرای رستاخیز 22 خرداد 1387 رسانه های گروهی خارج از کشور بخصوص تلویزیون پارس است زیرا همه می دانیم فرقی بین محمود احمدی نژاد و میر حسین موسوی و مهدی کروبی نیست همه آنها متعهد به حفظ رژیم دد منش جمهوری اسلامی هستند وهمه آنها از صافی شورای نگهبان گذشته و بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری انتخاب شده بودند.
دومین مجرم روشنفکرانی هستند که با شناختی که از گذشته میر حسین موسوی داشتند به نا گاه پیراهن سبز پو شید ند و کروات سبز زدند و نوار سبز به موچ خود بستند و جلوی دوربین تلویزیونهای بیگانگان ظاهر شدند و شروع به تبلیغ رنگ سبز کردند و تلاششان بر این بود که رنگ سبز را در جامعه ایرانیان برون مرز نهادینه کنند که دانسته و یا ندانسته تمام تلاش آنها بسود میرحسین موسوی و رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بوده و امروز ایرانیان مبارز به هیچ طریقی نمی توانند فعالیت های خود را از دام رنگ سبز میر حسین موسوی نجات دهند.
اگر بهائی که مردم بخصوص جوانان در رستاخیز 22 خرداد و جنبش سبز پرداختند بسیارگران بود ولی آموختند گول رسانه های گروهی روزنامه ها و رادیو های معمولی و اینترنتی و تحلیل گرانی که جلوی دوربین تلویزیون پارس و یا صدای امریکا می نشینند و به اعتبار همان چهار صد میلیون دلار وطن فروشی می کنند را نخورند زیرا رسانه های گروهی برای ادامه مقرری خود و خشنودی اربابانشان از هیچ عوامفریبی مضایقه ندارند.و بقول معروف سم شان پیدا است.
مردم ایران بخصوص جوانان که صاحبان اصلی ایران فردا هستند و ایرانیان خارج کشور باید سکوت و بی تفاوتی را کنار بگذارند و بدانند هر فعالیتی زیر رنگ سبز انجام دهند اعتبار آن به پای میر حسین موسوی و مهدی کروبی و رژیم جمهوری اسلامی منظور می گردد.
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه پند گیر خواه ملال