دیوار های تفرقه و جدا سازی ملت ها
نمونه های زیادی را میتوان تحت عنوان دیوار های پراکندگی و جدا سازی بین خانواده بشری را نام برد. مانند دیوار ادیان : مسلمان - مسیحی - یهودی - شیعه و سنی یا قوم گرائی مانند فارس و ترک و غیرو که کشور های استعمار گر برای رسیدن به هدفشان از آنها استفاده کرده و خواهند کرد . در اینجا هدف تجزیه و تحلیل دیوار ها ئی است که در عراق و منطقه فلسطین نشین کشیده شده است. میدانیم از برچیدن دیوار برلن که در ماه نوامبر سال1989 میلادی انجام شد بیست و یک سال می گذرد . و جهان آزاد آن را بفال نیک گرفت و شادی ها کرد . ولی متأسفانه شادی ها زیاد دوام نداشت. زیرا دیوار هائی با معماری اسرائیل و امریکا در جهان ایجاد شده است که مطمئن هستم از دیوار برلن بسیار با اهمیت تر می باشند .
اگر دیوار برلن در نتیجه جنگ سرد بین اردوگاه کمونیسم و جهان سرمایه داری ساخته شد و لی پس از فرو پاشی شوروی و پیوستن آن به اردوی کشور های دموکراسی دیگر وجود دیواری که خانواده ها و ملت آلمان را از هم جدا کند ضروری بنظر نمی رسید لذا بر چیده شد.
ولی امروز شاهدیم کشور های استعمارگر با همه علاقه و یا تظاهر به توسعه دموکراسی. دیوار های پراکندگی و جدا سازی ملت ها و ایجاد همان مزاحمت ها که در دیوار برلن وجود داشت را ساخته اند.
بعنوان نمونه می توان به احداث دیواری بسیار بلند و بتنی توسط اسرائیل در منطقه فلسطین نشین اشاره نمود و دیگری دیواری است که امریکا در منطقه ائی از بغداد بطول هشت کیلو متر ساخته است و بهانه این دیوار سازی را جدا کردن سنیان وشیعیا ن بغداد می نامند. استدلالی بسیار مهمل وبه دوراز منطق. عراقی ها نام این دیوار را دیوار جدا کردن طایفه ها و ملت و تجزیه عراق گذاشته اند. و از آن بسیار متنفرند .
امروز همه کشور ها با مسئله مهاجرین و پناهندگان روبرو هستند. کشور های اروپائی - کانادا و امریکا در درجه اول می باشند و سایر کشور ها از این مسئله بی بهره نیستند. بعنوان مثال ترکیه-پاکستان- اردن –افغانستان- مالزی و خیلی از کشورهای دیگر را می توان نام برد.
سوالی که وجود دارد اینستکه علت این مهاجرت و پناهندگی چیست . دیگر اینکه این دیوار سازی امریکا و اسرائیل که بدعتی در حقوق بین الملل است نشانه چیست .
آیا نشانه آزادی و حقوق بشر است یا اقدامات خلاف اصول و مقررات معمول جهانی است. قویاً می گویم ساختن دیوار در عراق ومنطقه فلسطین نشین بر خلاف منشور سازمان ملل متحد و تمام قوانین ومقررات معمول جهانی و زیر پا گذاشتن حق حاکمیت ملت ها می باشد . در طول تاریخ بشریت تنها یک دیوار سبب جدا سازی ملت ها و اقوام دیده شده آن هم دیوار چین است که برای جلوگیری از هجوم قبایل بدوی کشیده شده بود.
واقعیت دیوار کشی در بغداد و فلسطین ترتیب دادن زندانی بزرگ برای مردم این د و محل است. همانطور که در محیط بسته زندان زندانیان بیشتر قابل کنترل هستند. مردم بغداد و آواره های فلسطینی در محوطه این دیوار کشی ها بیش از هر زمان در کنترل نیروهای امریکا و اسرائیل هستند. لذا تا وقتی این قبیل موارد وجود داشته باشد امکان امنیت در منطقه خاور میانه و صلح با دوام بین اسرائیل وفلسطین وجود نخواهد داشت. امریکائی ها انگیزه این دیوار کشی را تأمین امنیت بغداد نامیده اند. بقول جلال طالبانی باصطلاح رئیس جمهور عراق می گوید اینها بهانه است والا خیلی کار ها میشود برای حفظ امنیت انجام داد که احتیاجی به دیوار کشی نیست. او درست می گوید واقعأ خیلی راه های دیگر وجود دارد.
منابع سیاسی خارجی مانند (بی . بی. سی ) و سایر خبر گزاریهای خارجی دیوار کشی امریکا در بغداد را با دیوار محافظ که توسط اسرائیل در سر زمین فلسطین ساخته شده است را مقایسه می کنند و بر این باورند که امریکا از طرح اسرائیلی ها در سر زمین اشغالی فلسطینی ها کپی برداری کرده است. ( ضرب المثلی است که میگوید بدست ننه نگاه کن مثل ننه غربیله کن ) .
از خبر گزاریها می شنویم که نیرو های اشغالگر عراق در بغداد برای رفتن مردم به سرکارشان باید از نیرو های مسلح امریکا اجازه در یافت کنند و از پست های بازرسی مسلح با هزار ترس و لرز عبور کنند. درست مانند یک زندانی که بخواهد برای دیدن همسر و فرزندانش باید کسب اجازه کند و هنگام ورود و خروج مجدد به زندان بازرسی بدنی بشود.
خبر گزاریها گزارش کرده اند که سربازان مسلح امریکا بدون اطلاع قبلی حتی نیمه های شب به خانه های مردم عراق هجوم می آورند به بهانه دستگیری مخالفین حضور امریکا در عراق.
قبول بفرمائید عراقی ها باید خیلی بی غیرت و بی تعصب باشند که این محدودیت های دیوار کشی و آن هجوم ناگهانی سربازان بیگانه را تحمل کنند. لذا نتیجه گیری که می شود اینستکه تا زمانی که این قبیل سیاست های مخرب توسط دولت های استعمار گر انجام میشود مبارزه ناسیونالیست ها ادامه خواهد داشت و گهگاهی هم بصورت خود کشی انتحاری ظاهر می شود.
دیگر اینکه کشور های استعمارگر باید بدانند تا زمانی که نوزاد نا مشروع ( یعنی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ) آقای جیمی کارتر که زنده زنده روانش بسوزد در قدرت است و از حمایت کشورهای استعمارگر بخصوص اسرائیل برخوردار است جهان شاهد عربده جوئی و شیطنت رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در جهان خواهد بود.
تحلیل گران و مفسرین سیاسی رستاخیز ملت ایران را مانند رستاخیز ملت آلمان مقایسه کرده اند که به نظر من این مقایسه درست نیست. زیرا بین رستاخیز ملت ایران با ملتی که دیوار برلن را پائین آوردند ( آلمانی ها ) تفاوت های بسیاری وجود دارد .خواننده محترم به نکات زیر توجه بیشتری مبذول دارید
الف : ملت آلمان برای فروپاشی دیوار برلن مجبور نبودند با لابی ها و افراد وطن فروش وپشت به ملت کرده مبارزه کنند .
ب : از همه مهمتر ملت آلمان از حمایت و پشتبانی تمام دولت ها و ملت ها بر خوردار بودند .
ج : تمام رسانه های گروهی ( رادیو – تلویزیون – مطبوعات ) در خدمت ملت آلمان بودند . ولی ملت ایران .
الف : تنها و بدون یار و یاور و حامی وپشتیبان است که دارد با دنیائی مبارزه می کند .
ب : دولت های استعمارگر پنهانی مانند اسرائیل و گاه علنی از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی حمایت و پشتیبانی می کنند .
ج : رسانه های گروهی ( رادیو – تلویزیون – روزنامه ها ) بهر شکل که بتوانند زیرکانه در خدمت جمهوری اسلامی هستند .
د : کجا در بین ملت آلمان افراد خائنی مانند علیرضا نوری زاده - محسن سازگارا - رضا برهانی - حسین مهری - شاهین فاطمی - داریوش همایون - فرخ نگهدار - مهر داد خونساری و خیلی های دیگر وجود داشته اند . لذا ملاحظه می کنید تفاوت های رستاخیز ملت آلمان با رستاخیز ملت ایران از کجا تا به کجاست . به امید پیروزی ملت شجاع ایران . پایان