سازمان مجاهدین خلق را بهتر و بیشتربشناسیم
یکی از گروههائی که در شورش ایران سوز 22 بهمن سال 57 13مهمترین خدمت را به شورشیان انجام داد سازمان مجاهدین خلق بود که در کنار آخوند ها قرار گرفتن
و از هیچ کوششی فرو گذار نکردند و هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و به مشتی آخوند جانی و عقب مانده فکری پیشکش کردند. ولی دیدیم مسعود رجوی و عده ائی از همکارانش از ترس جانشان پس از این خیانت و جنایت بزرگ از ایران فرار کردند و سازمان خیانت کار خود را در خارج از کشور مجدداً دایر کردند که هنوز هم ادامه دارد.این فرض وجود دارد فرار مسعود رجوی وهمکارانش از ایران هم بازی استعمارگران است که به این بهانه بتوانند در مواقع لازم در خارج کشور از وجود سازمان مجاهدین استفاده کنند همین طوری که امروز زمزمه آن به گوش میرسد. بهر صورت لازم است سازمان مجاهدین خلق را بشناسیم تا مانند گذشته به دام آن ها گرفتارنشویم.
سازمان مجاهدین خلق و شورای مقاومت ملی و ارتش آزادی بخش که هر سه استوار به ذات مریم و مسعود رجوی خائن پشت به ملت کرده می باشند
توجه کنید: در رده بندی جانداران روی کره زمین سابقه ا ئی از توحش- بیوطنی- جهل– خود فروشی که سازمان مجاهدین خلق از خود بجا گذاشته اند به راستی انسان را شرمسار می سازد.
خصلت تروریستی- تربیت وحشیانه- دریوزگی-دریافت جیره و مزد وطن فروشی خود را از هر کس و هر دولت باشد هیچ ابائی ندارند . این مزد و جیره چه از مسکو باشد یا صدام حسین و یا از یاسر عرفات هم جنس باز باشد و یا از واشنگن و لندن و یا هر سازمان و گروه دیگر برای سازمان مجاهدین فرقی ندارد فقط دلار باشد کافی است.
سازمان مجاهدین خلق از راه عوامفریبی . خود را در لباس عاریه ائی اسلام و مارکسیستی که به مارکسیسم اسلامی مشهور کردند موجوداتی مملو از عقده حقارت-نادانی- کم سوادی پدید آوردند که در همه مراحل گوناگون جز خفت و خواری و نکبت حاصلی ببار نیاوردند و متأسفانه آنها که راز ورمز بهره گیری از مزدورانی چنین کم بها را مانند مریم و مسعود رجوی را خوب می شناسند به ضرب و زور تبلیغاتی سرسام آور در مورد آنها هر گاه لازم باشد بادشان می کنند وهر گاه ضرورتی نبود از بادخالی شان می نمایند. درست مانند عمله در دست استعمارگران هستند.
در رابطه جنگ عراق با ایران حتی اگر مجاهدین خلق بموجب یک آگهی از سوی ستاد جنگی عراق تحت عنوان مزدور استخدام می شدند و در خدمت کشور عراق قرار می گرفتند گناهشان بمراتب کمتر از آن بود که چنین خائنانه و غیر انسانی اقدام نمودند. بر این کار نامه تباه و سرا پا ننگ سازمان مجاهدین خلق جز آنچه که بیان شد مطالب و افشاگری هائی است که خود مجاهدین نوشته اند و با افتخار به آن.آنها را چاپ کرده اند که بچند نمونه از آنها اشاره میشود تا بحد رذ ا لت و پستی سازمان مجاهدین پی ببرید
1- قرار داد همکاری میان کشور عراق و سازمان مجاهدین خلق در ژانویه 1983 میلادی برابر با1362 خورشیدی با امظای طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق و مسعود رجوی برای کشتار سربازان ایرانی که برای نجات کشورشان با عراق در حال جنگ بودند ونابودی پایگاه نظامی ایرانی و هر آنچه که می توانستند ویران و نابود کنند .
2-تشکیل ارتش آزادی بخش توسط مسعود رجوی گجستک روسبی زاده در خاک عراق بر ضد منافع ایران و آغازی برای خیانت های بعدی سازمان مجاهدین خلق به نفع عراق.
3-در نشریه اتحادیه انجمن های دانشجویان مسلمان خارج کشور هواداران سازمان مجاهدین چنبن می خوانیم.
در تهاجم سنگین واحد های آزادی بخش مجاهدین خلق یک پایگاه ایران در منطقه سر پل ذهاب تسخیر و بطور کامل منهدم شد. فرمانده پایگاه بهمراه 12 نفر از سربازان ایرانی بهلاکت رسیدند و مقادیر زیاد غنائم جنگی بدست رزمندگان مجاهدین خلق افتاد. خواننده گرامی این قسمت را دو باره مطالعه کنید و بعمق فاجعه توجه کنید .گزارشگر نشریه اتحادیه انجمن دانشجویان مسلمان خارج کشور سازمان مجاهدین تصور می کند پاسگاه منطقه سر پل ذهاب متعلق به ایران نیست وآن جوانان که در آن پاسگاه نگهبانی میدادند ایرانی نبوده اند که آن ها را بهلکت میرسانند وتمام لوازم جنگی را هم به غنیمت میگیرند. این است شرف سازمان مجاهدین خلق.
4-در نبرد بین نیرو های آزادی بخش مجاهدین که ازنیروی نظامی عراق برخوردار بودند با نیرو های ایرانی خسارت وکشتار بشرح زیر بوده است که واقعاً تأسف بار است.
1-30 سنگر اجتماعی و 20 سنگر نگهبانی و یک خود رو ایران با کلیه سرنشینانش
نابود شد.
2- مقادیرقابل توجهی تسلیحات و تجهیزات جنگی ایران بدست نیرو های آزادی بخش مجاهدین افتاد.
3- پایگاههای پشتیبان ارتش ایران توسط نیرو های آزادی بخش مجاهدین خلق بشدت در هم کوبیده شد.
4- رزمندگان قهرمان مجاهدین خلق پس از پایان موفقیت آمیز عملیات که چهار ساعت جریان داشت صد ها نفر از ارتش ایران نابود و مقادیر زیاد لوازم جنگی نابود گردید و رزمندگان قهرمان مجاهد بدون هچگونه تلفات و ضایعاتی به پایگاههای خود باز گشتند.
5- در پی شکست عناصر سازمان مجاهدین خائن در حملات خود علیه شهر های ایران مقامات عراق به سران واعضای سازمان مذکور اطمینان دادند که از آنان حمایت خواهند کرد بهمین دلیل بخاطر حمایت همه جانبه سازمان مجاهدین از عراق در طول سالهای جنگ با ایران بار ها سازمان مجاهدین مورد پشتیبانی و تقدیر وکمکهای مالی قرار گرفتند. خواننده گرامی آنچه ارائه شد نمونه های کوچکی از خیانت و جنایت و وطن فروشی و رذ ا لت سازمان مجاهدین است.
وقتی به گذشته و حکومت محمد رضاشاه نگاه کنیم ملاحظه می شود در اواخر حکومت محمد رضا شاه خاور میانه در امنیت کامل بود بدون اینکه هیچ نیروی خارجی در آن باشد. ملت ایران از رفاه و آزادی بر خوردار بود و در جوامع بین المللی دارای اعتبار و احترام بود. ولی در رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ملت ایران همه را از دست داده است.
اگر خوب بنگریم در 22 بهمن سال 1357 فاجعه ای که بر ایران و ایرانی وارد آمد در تاریخ ایران همتایش وجود ندارد و اگر هم با شد حمله تازیان است که قادسیه اول نامیده شده است که با شمشیر و زور و همکاری تازی پرستان و خیانت ایرانی نمایانی مانند سلمان فارسی مردم را وادار به قبول اسلام کردند.
شهریور هر سال یاد آور خاطره بسیار تلخ و ویرانگر است زیرا در شهریور1367 خورشیدی حدود 12 تا 14 هزار انسان بید فاع و بیگناه از سازمان مجاهدین که در سیاه چال های قرون وسطائی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی محکومیت خود را می گذراندند با فرمان خمینی گجستک آنها را قتل عام کردند. فراموش نه کنیم کشتار جوانان و مردم ایران فقط قتل عام1367 نبود .باید برای ثبت در تاریخ نوشت و فریاد زد که کشتار امیران و سایر مقامات بلند پایه نظام پادشاهی در هیاهوی انقلاب اسلامی شان در پشت بام
مدرسه علوی همان میزان خیانت و جنایت بوده است که در تابستان 1367 این جنایت هولناک اتفاق افتاد. باید فریاد زد و به مردم دنیا گفت کشتار جوانان و میهن دوستان از 22 بهمن 57 به این طرف به همان میزان خیانت و جنایت بود که در تابستان سال1367 این جنایت وخیانت اتفاق افتاد. باید فریاد زد ای سازمان مجاهدین خائن وطن فروش شما مسبب این کشتارها هستید.
زیرا بیاد بیاورید آن روز ها را که در کنار آخوند ها قرار گرفتید و هر آنچه در توان داشتید به آخوند جانی و واپسگرا بنام خمینی گجستک پیشکش کردید به این امید که حکومت آخوند ها را با یک شبیخون ساقط کنید و خود به حکومت برسید ولی دیدید آخوند ها خیلی از شما زرنگتر بودند.
در اینجا سوا لی ازسازمان مجاهدین مطرح است از شهریور 1367 تا شهریور 1389 بیست و دو سال می گذرد و شاهدیم هر سال سازمان مجاهدین فقط زانوی غم بغل کرده اند و فقط از کشته شدگان این فاجعه دلخراش و ضد بشری یاد می کنند و کمتر دیده شده است به زشتی عمل کرد خود نسبت به ایران و ملت ایران بخصوص جوانان به خاک خفته اشاره ائی کرده باشند . این کشتارفقط بخاطر جاه طلبی و بقدرت رسیدن سران سازمان مجاهدین بود که بزرگترین خیانت را به ایرانیان کردند و در مقابل تاریخ ایران نه تنها محکوم هستند بلکه مجرم تاریخ می باشند.
ای سازمان مجاهدین بعنوان یک خیر خواه با صدای بلند می گویم برای عبور از این منجلاب بد نامی و خیانت که به ایران و ایرانی کرده اید با نگاهی به گذشته سرا پا خیانت - قتل و جنایت خود اگر شرف دارید .اگر از انسانیت بهره ائی برده اید باید از گذشته پر از اشتباه خود از ملت ایران پوزش بخواهید دست از این قرطی بازی ها بردارید و به سمت هم میهنان خود باز گردید و برای حفظ تمامیت ارضی ایران در کنار سایر میهن دوستان و عاشقان ایران برای به زیر کشیدن رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در تمامیتش در یک مبارزه مسالمت آمیز اقدام نمائید و مسئولان سازمان مجاهدین باید از تاریخ پند بیاموزند که تاریخ گواهی میدهد افراد خائن پشت به ملت کرده در غائله آذربایجان مانند احسان الله خان بیریا- غلام یحیی و سید جعفر پیشه وری از عاقبت میهن فروشی خود چیزی جز بد نامی- سرگشتگی- نومیدی و استغاثه کردن و پناه بردن به درگاه استالین جانی روسپی زاده چطور به فجیع ترین شکل کشته شدند . لذا شهریور 1367 خورشیدی پیام مصیبت و ناله نیست بلکه پیام هشدار و بیداری است که از کینه و نفرت نسبت به دیگران دست بردارید از گذشته پند بیاموزید و بدانید با رژیم پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی بدون دلیل کینه و دشمنی داشتید . خوشبختانه دیدید که در رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ظلم و ستم و دربدری درو کردید .
ای سازمان مجاهدین بیائیم باندازه یک جو انصاف داشته باشیم. در رژیم پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی که من به آن افتخار می کنم علیرغم تمام تبلیغات ضد ملی . ایران در خیلی از عرصه ها با کشور های جهان آزاد هماهنگ بود. شادی و نشاط در زندگی افراد جامعه وجود داشت و دورنمای آینده ای درخشان را نوید می داد .ولی شما که نام سازمان مجاهدین خلق را روی خود گذاشته بودید و حزب توده بیوطن بچه استالینی ها با الهام از بهشت زحمت کشان روسیه شوروی سابق و جبهه ضد ملی ها و مصد قی های عقب مانده فکری آنچه که با همت رضاشاه و محمد رضا شاه پهلوی ساخته شده بود را ویران کردید و شمشیر برنده دو دم را بدست گروهی از ارتجاه سیاه و واپسگرا گذاشتید که بهر طریقی که می خواهند ملت ایران را درو کنند و این است عاقبت کار ما ایرانیان در درون و برون مرز . باید بدانیم ما بخود به ایران و پادشاهمان بد کردیم آنچه نمی باید کردیم . پایان