شرح خیانت ها ی مهدی بازرگان و نهضت آزادی
مهدی بازرگان و خمینی گجستک برژنیسکی
در یک ارزیابی دقیق و منصفانه برای ریشه های توفانی که در 22 بهمن 1357 خورشیدی روئید باید به سالهای جنگ جها نی دوم و مبارزه ابر قدرت ها در جهت حفظ منافعشان در خلیج همیشه فارس و ایران باز می گردد. و بی توجهی به رویداد های آن سالها هرگز نمی توان پندار راستینی از وقایع و حوادث بعدی داشت. اگر چه بحث و بررسی این رویداد ها به چندین جلد کتاب نیاز است اما بمنظور آگاهی نسل جوان ناگزیر باید اشاراتی اگر چه مختصر به وقایع آن سال ها داشت تا بتوان آنها را به توفان 1357 پیوند داد. شاید لازم است از جنگ دوم جهانی هم فرا تر رفت و غائله آذربایجان را بیاد آورد که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی غائله آذربایجان را توسط نوکران و جیره خوارانشان بر پا کردند و خیال تجزیه آذربایجان را داشتند. امریکا ابر قدرت جنگ از ضعف جهانی شیر پیر بریتانیا که د ر جنگ آسیب زیادی دیده بود استفاده کرد و می خواست جای پای محکمی برای خود در خاور میانه بخصوص د ر ایران پیدا کند.
همان طور که خمینی گجستک را پس از22 بهمن سال 57 شناختیم. گروه آخوند های بدون عبا و عمامه و فوکلی نهضت آزادی را هم باید بشناسیم. این گروه را تا آنجا که من بخاطر دا رم افرادی مانند مهندس مهدی بازرگان – دکتر سید حسین نصر- ابراهیم یزدی- دکتر مصطفی چمران تشکیل می دادند. به این عده افراد دیگر مانند امیر انتظام – دکتر معظمی – دکترسحا بی- رحیم عطائی – آخوند میلانی طاهر احمد زاده– آخوند رضا زنجانی را باید اضافه کرد. . لازم به یاد آوری است بعد از تشکیل رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اکثر اعضای نهضت آزادی با رژیم جمهوری اسلامی همکاری بسیار نزدیک داشته اند. مانند غزت الله سحابی بدرک واصل شده، که عضو شورای مخوف انقلاب بوده است و دشتش تا آرنج به خون امیران ارتش و دختران و پسران جوان آغوشته است. اگر چه شاپور بختیار سهم بسیار عمده ای در این همکاری داشته است. باید او را طی مقاله ای جداگانه مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم و بدانیم او در این توفان ایران بر باد ده سهم بسیار داشته، وظیفه شاپور بختیار این بود اگر توطئه ها عملی نشود او تیر خلاص را به محمد رضا شاه و سلسله پهلوی وارد آورد.
برای روشن شدن نحوه همکاری شاپور بختیار با مهدی بازرگان و هدف و روش این دو بهتر است ابتدا تاریخچه ای اعتراف گونه از آنها را بشنویم و بعد صحت و سقم آنرا مورد ارزیابی قرار دهیم. لذا از من سند ارائه دادن از شما داوری کردن است.
مهدی بازرگان در دوران انقلاب مشروطه در آذربایجان متولد شد پدرش یکی از تجار سر شناس تبریز بود. مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت جمهوری اسلامی بدون هیچ تردیدی از طرف مادری، یهودی الاصل بود. زیرا مادر مهدی بازرگان خواهر حکیم الملک و حکیم الملک پسر حکیم باشی کلیمی بود.
مهدی بازرگان در سال 1306 خورشیدی جزء شاگردانی بود که در دوران پادشاهی رضا شاه با خرج دولت برای کسب علوم به فرانسه فرستاده شد و در مدرسه حرفه و فن شهر پاریس در رشته ترمو دینامیک و نساجی به مدت هفت سال به تحصیل پرداخت و در سال 1313 با افکار اسلامی و آفتابه بدست به ایران برگشت و اندوخته علمی او که می بایست بصورت کتابی در مورد ریاضیات - فیزیک – هندسه و علوم باشد، در مورد مسائل فقهی و پژوهش قرآن و سیر تحول قرآن و این قبیل مسائل بود.
مهدی بازرگان در دوران محمد مصدق به عنوان رئیس هیئت مدیره خلع ید از شرکت نفت انگلیس به آبادان رفت. او به همراه پیشوایان مذهبی مانند سید رضا زنجانی- سید ابولفضل زنجانی و آخوند محمود طالقانی در تأسیس نهضت مقاومت ملی نقش مهم داشت. در سال 1334 در پی شناسائی چاپخانه مخفی نهضت مقاومت ملی که اقدام به چاپ شب نامه بر علیه محمد رضا شاه میکرد توسط مأمورین پلیس کشف و همراه چند تن دیگر از سران نهضت مقاومت ملی دستگیر و به زندان افتاد. سوالی این جا مطرح است رضا شاه و محمد رضا شاه چه بدی به این فرد کرده بودند که او شروع به فعالیت بر علیه محمد رضا شاه جوان و چاپ شب نامه بر علیه آنها کرد. باید گفت اصل بد نیکو نگردد آنکه بنیادش بد است.
مهدی بازرگان کلیمی در سال 1340 به همراه آخوند محمود طالقانی توده ای بیوطن و یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را پایه گذاری کردند. و در سوم بهمن 1341 نهضت آزادی اقدام به انتشار اعلامیه ای در اعتراض به انقلاب سفید شاه و مردم که بموجب 6 اصل آن سبب آزادی کشاورزان و دهقانان بود و سبب شد بانوان ایران برای اولین بار حق رأی که تا آن روز محروم بودند را بدست آوردند و سپاه دانش و سپاه بهداشت که دانش و تندرستی را به روستا ها بردند و سهیم شدن کارگران در سود کار خانه بود به مخالفت بر خواستند و آشوبی بپا کردند که سبب دستگیری سران نهضت آزادی و عده دیگری از فعالان نهضت آزادی شد. خواننده و شنونده محترم ملاحظه می کنید نهضت آزادی ضد ترقی و پیشرفت ایران و ایرانی است. لذا این دشمنان خود را نهضت ضد آزادی می نامم و در نوشته های دیگر هم آن ها را که به راستی ضد ملیت ما بوده اند را نهضت ضد ملی نام خواهم برد.
قسمت کوچکی از مرامنامه نهضت آزادی
در مرامنامه نهضت آزادی آمده است. مسلمانیم نه به این معنا که یگانه وظیفه خود را روزه و نماز بدانیم. دین را از سیاست جدا نمی دانیم. مسلمانیم به اصول عدالت و مساوات و صمیمیت و سایر وظایف اجتماعی و انسانی معتقدیم
مصدقی هستیم و مصدق را از خادمین بزرگ ایران و خاور میانه میدانیم. زیرا به بزرگترین موفقیت تاریخ ایران یعنی شکست استعمار نائل گردید و غیرو.
مهدی بازرگان گجستک بموجب اسناد از سال ها پیش از انقلاب نکبت بار جمهوری اسلامی با مقامات سفارت آمریکا در تماس بود و برعلیه محمد رضا شاه و تغیر رژیم پادشاهی با ابلیس خمینی در تماس و تلاش بود. با پیروزی خمینی گجستک حکم نخست وزیری موقت را به نام مهدی بازرگان صادر کرد. بازرگان مدت 9 ماه ( 275 ) روز سمت نخست وزیری موقت را بعهده داشت و در 13 آبان 1358 که مصادف بود با اشغال سفارت آمریکا استعفا داد.
محسن رضائی فرمانده سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص نظام در مورد انتخاب بازرگان به سمت نخست وزیر چنین اظهار نظر می کند. اگر خمینی در اوایل انقلاب بازرگان را بر سر کار نمی گذاشت شاید انقلاب به ثمر نمی رسید. بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام سر آمریکا گذاشت. زیرا خمینی نیروئی را بکار گرفت که آمریکا احساس خطر نکند.
مسعود رجوی در نشریات خود، رابطه مهدی بازرگان را در طرفداری از سیاست امریکا منطبق با رابطه کیانوری با شوروی شناخته و از این دو مترادفاً کیانوری را عامل شوروی و مهدی بازرگان را عامل امریکا یاد می کند. حتی کریم سنجابی در کتابش بنام (امید ها ونا امیدی ها ) از مهدی بازرگان و دوستانش و از ارتباط آنها پیش از انقلاب و در جریان انقلاب 57 با عوامل امریکائی ها انتقاد کرده و گفته است ارتباط آنها خطا بود و برای آینده ایجاد یک نوع تعهد می کرد. برژنسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر در یاد داشت های روز یازدهم فوریه 1978 خود برابر با 22 بهمن 1357 خورشیدی چنین نوشته است.
در جلسه اضطراری کاخ سفید من (مقصود برژنسکی است ) گفتم ا گر دولت موقت بازرگان عاقل باشد فرماندهان نظامی را یک جا تصفیه نمی کند. آنها را یکی یکی سر به نیست می کند ، اول بدره ای و بعد ربیعی و بعد نوبت دیگران خواهد رسید. مأخذ : کتاب داستان انقلاب ترجمه و نوشته محمود طلوعی.
نکته قابل توجه در فرمان قتل افسران که در جلسه اضطراری کا خ سفید امریکا توسط برژنسکی صادر شده است آمده است، اول بدره ای بعد ربیعی و بعد نوبت دیگران خواهد رسید. این دیگران که در حکم آمده است شامل چه کسانی می شود ؟ از آن جا که واژه دیگران کلی است و هیچ دلیلی که محدود به نظامیان باشد در دست نیست. لذا واژه دیگران شامل همه کسانی می شود که چه نظامی و یا غیر نظامی هستند که به رژیم سلطنتی ایران و محمد رضا شاه وفادار بوده و طبعاً مخالف با جمهوری اسلامی هم خواهند بود می باشد ، لذا طرح کشتار افسران وافراد دیگر وفادار به شاه از افکار برژنسکی نشأت یافته است و توسط رمزی کلارک به بازرگان ابلاغ و به اجرا در آمد.
سندی برای اثبات کشتار افسران به وسیله بازرگان.
در یک مصاحبه تلویزیونی وقتی از رمزی کلارک سوال شد که آیا حکومت و رژیمی که شما از آن حمایت می کردید همین حکومتی است که هزاران نفر را اعدام کرده است. رمزی کلارک گفت قرار ما با بازرگان این نبود . قرار بود فقط 200 نفر را اعدام کنند من نمی دانم چه چیزی شد که آن ها به وعده خود وفا نکردند. مأخذ: کیهان لندن شماره 32 دوم اسفند 1363 خورشیدی.
توجه شود : مهدی بازرگان همیشه و همه جا ژست وطن پرستی و ملی گرائی و عدالت و تقوا می گرفت چطور حاضر میشود 200 نفر را بدون محاکمه اعدام کند اصلاً به چه حقی مهدی بازرگان جاسوس و خائن با یک امریکائی (رمزی کلارک ) قرار می گذارد فقط 200 نفر را بدون محاکمه اعدام کند بهمین دلیل است که باید آنها را نهضت ضد آزادی نامید. یکی رضا شاه می شود مهدی بازرگان را برای کسب علم و دانش و رسیدن به کمال انسانی با هزینه دولت به خارج اعزام می دارد یکی بازرگان میشود و به پائین ترین حد اخلاقی و انسانیت سقوط می کند و بدون محاکمه با اعدام 200 نفر با رمزی کلارک نماینده دولت امریکا به توافق میرسند و بعد هم مهدی بازرگان به وعده خود عمل نمی کند و بیشتر ا ز تعداد قرار دادشان افراد را اعدام می کند. یکی محمد رضا شاه می شود و حق رأی به بانوان می دهد و مهدی بازرگان یهودی بدرک واصل شده دبیر کل نهضت ضد آزادیست که در مقابل حق رأی بانوان بیانیه صادر کرد و مدعی شد در بار فاحشه پرور شده است.
مهدی بازرگان در شماره 16069 روزنامه اطلاعات می نویسد نهضت مقاومت ملی ایران در اولین هفته بعد از کودتا 28 امرداد در تهران بوجود آمد. و در اروپا هم علی شریعتی بعد ها نهضت آزادی خارج کشور را پایه گذاری نمود و در امریکا مصطفی چمران و ابراهیم یزدی بر علیه نظام پادشاهی محمد رضا شاه اقدامات زیادی انجام دادند بطور کلی دکترین مهدی بازرگان و گروه نهضت ضد ملی ها این بود هر چیزی که سبب سرنگو نی محمد رضا شاه شود با آن موافق و همکاری داشتند. مهدی بازرگان و سایر مسئولان نهضت ضد ملی آنقدر رذل و پست بودند که در زمان جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر که دم ازپان عربیسم میزد و خلیج همیشه پارس را خلیج عربی نامید ودر تلاش بود خوزستان را از ایران جدا کند نه تنها مهدی بازرگان و نهضت ضد ملی اقدامی نکردند بلکه یک قالیچه نفیس به عبدالناصر هدیه دادند که در موزه قاهره بنام ایرانیان موجود است.
بهر حال مهدی بازرگان برای توجیه همکاری خود با امریکا و حمایت های امریکا از او و یارانش می گوید پایه گذاران و اعضا و علاقمندان نهضت آزادی و نهضت مقاومت ملی نه تنها با امریکا بلکه با بعضی از کشور های اروپا که بیشتر فرانسه و انگلستان بودند ارتباط های کم و بیش پنهانی داشته اند یعنی عمله بین المللی بوده اند. لذا مهدی بازرگان نه تنها چند ماه قبل از شورش 57 ایران بر باد ده با امریکائی ها تماس داشته بلکه ریشه تماس های او با مأموران امریکائی پیش از 28 امرداد سال 1332 بوده است.
توجه شود : برابر قانون اساسی نظام پادشاهی چنین تماس های پنهانی با مأموران و دولت های بیگانه و ارتباط سیاسی بخصوص که برای براندازی حکومت باشد جرم و خیانت است و مجازات آن اعدام می باشد.
هدف و برنامه نهضت مقاومت ملی در ارتباط با خارجی ها
یکی دیگر از هدفهای مهدی بازرگان بسیج دانشجویان خارج از کشور بر علیه
رژیم پادشاهی رضا شاه و محمد رضا شاه بود و با استفاده از محیط آزاد تر و امکانات بیشتر تماس هائی که با مطبوعات و مقامات موثر پارلمانی و دولتمردان سیاسی کشور ها و انتشار نامه و مقالات توهین آمیز در مورد دو پادشاه ایران ساز پهلوی ( رضا شاه و محمد رضا شاه ) بود حتی با رئیس جمهور امریکا جان- اف- کندی ملاقات کردند.
تلاش برای معرفی جهانی مبارزه نهضت اسلامی ایران و فعالیت برای بر گشتن ابلیس خمینی از عراق به ایران، هم چنین تلاش برای بر گرداندن افکار عمومی مردم اروپا و امریکا بر علیه محمد رضا شاه پهلوی با تبلیغات دروغین و نا جوانمردانه از هدف های مهدی بازرگان بود.
باید توجه داشت در دوران فعالیت نهضت مقاومت ملی در ایران و ارتباط اعضای آن با خارجی ها بطور غیر مستقیم و با تدابیر احتیاطی صورت می گرفت درست مانند جاسوسان. درکنگره ای از دانشمندان ایران شناس بدعوت دولت ایران که در باشگاه دانشگاه تهران تشکیل گردیده بود. از دانشجویان خواسته شده بود بعنوان استقبال و تجلیل از مهمان ها دسته گل هائی به مدعوین تقدیم نما یند. ولی عده ای از دانشجویان وابسته به سازمان نهضت مقاومت ضد ملی در داخل دسته گلها نامه هائی که بر علیه محمد رضا شاه بود می گذاشتند و به مهمانان می دادند.
نهرو نخست وزیر هندوستان به ایران دعوت شده بود و در برنامه او سه جلسه سخنرانی پیش بینی شده بود. نهضت مقاومت ضد ملی نامه مفصلی به ایشان دادند و تا توانستند تهمت و افترا هائی را به محمد رضا شاه و رژیم او زده بودند. در اثر همین نامه آقای نهرو در دومین کنفرانس خود به تفصیل از آزادی و حقوق مردم هندوستان و کشور های دموکراسی صحبت کرد و کنفرانس سوم خود را لغو کرد.
در دهه 1330 بود که نهضت مقاومت ضد ملی نامه های معترضانه ای برای کلیه امریکائی های مأمور در ایران تنظیم و به خانه هایشان ریخته و یا به طریقی به آنها میرساند. اکثر امریکائی ها بعد از دو یا سه ماه جوابی بی امضاء ولی پر محتوا به آدرس آقای الهیار صالح رهبر حزب ایران و سفیر کبیر سابق محمد مصدق در واشنگتن می فرستادند. بعد ها معلوم شد مبتکر شب نامه فرستادن به در منزل امریکائی ها محمد مصدق بوده است.
نهضت مقاومت ضد ملی بوسیله دو نفر از اعضاء خود امیر انتظام و رحیم عطائی با یک جوان دانشجوی امریکائی بنام ریچارد کاتم ارتباط داشتند که به بحث و بررسی روی مسا ئل سیاسی می پرداختند و هر کدام از موضع خود دفاع می نمودند. هر قدر تماس و تبادل نظرشان بیشتر می شد ریچارد کاتم تفاهم بیشتر نسبت به حقوق پایمال شده مردم ایران را باور می کرد. لذا تحت تاثیر همین افکار پلید بود که کتابی با هزینه نهضت مقاومت ضد ملی ایران بنام ناسیونالیسم در ایران را نوشت که فوراً به فارسی ترجمه شد. این دانشجوی امریکائی بعد ها نیز در تظاهرات ایرانیان برعلیه محمد رضا شاه در سال های بعد شرکت می کرد و هم او بود که از طرف امریکا مأموریت یافت با نماینده انگلستان تماس گرفته و کنفدراسیون دانشجویان را در امریکا دایر کند و نقش بسیار زیادی در بقدرت رسیدن خمینی گجستک و رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی داشت.
چند سال بعد از 28 امرداد 1332 آثار ارتباط ها و افشا گری ها بر علیه محمد رضا شاه از گوشه و کنار اروپا و امریکا سر در آورد که مقدمه تشکیل تظاهرات پر طنین سالهای بعد گردید.
از 5- 6 سال پیش از شورش 57 خبرنگارانی باقتضای حرفه و یا به تشویق و معرفی دانشجویان کنفدراسیونی به ایران آمدند و با احتیاط تمام با بعضی از سران جبهه ضد ملی و نهضت ضد آزادی و سایر سازمان های سیاسی تماس گرفته کسب خبر و مصاحبه می کردند. مانند اریک رولو خبر نگار لوموند که در حوالی سال 1353 خورشیدی با مهدی بازرگان انجام داد. هم چنین دو سال بعد خبر نگار نوول ابسرواتور مقالات تشریحی و تحلیلی را در تجلیل از نهضت اسلامی ایران را منتشر کردند. خواننده گرامی بخوبی توطئه جهانی بر علیه محمد رضا شاه دیده می شود که چطور توسط رسانه های گروهی اروپا افکار جامعه اروپا را برای قبول انقلاب اسلامی در ایران را آماده می کردند. برای تکمیل پرونده شورش 57 به این سند توجه فرمائید که بسیار نکته ها دارد. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل ( یعنی سخنی که احتیاج به شرح و تفصیل ندارد ) . رمزی کلارک وزیر پیشین دادگستری امریکا در مورد شورش 57 گفت روزی که شاه از ایران رفت من همراه با مردم در خیابان های ایران جشن گرفتم. و سپس برای دیدار خمینی گجستک به فرانسه رفت و در کنفرانس بین المللی بررسی انقلاب اسلامی در ایران سخنرانی کرد. رمزی کلارک در سخنرانی اش پیروزی انقلاب اسلامی را معجزه قرآن خواند. صریحاً باید گفت آقای رمزی کلارک مسیحی کافر برای رسیدن به مقاصد پلید خود از راه عوامفریبی از قرآن که مورد باور و احترام مسلمانان است سؤ استفاده کرد . لذا باید با آگاهی و دوری از خرافات جلوی این قبیل سؤ استفاده ها و عوامفریبی ها که بسیار زیاد است را گرفت.
بازرگان در 30 دیماه1373 در ضمن سفر درمانی در ژنو در گذشت وبعد از انتقال جسدش به تهران و تشیع جنازه از مقابل حسینیه ارشاد. در قم دفن شد. بنا به وصیت بازرگان جسدش در مقبره بیات در نزدیکی قبر حضرت معصومه و در کنار والدین و برخی از اقوامش به خاک سپرده شد. پس از در گذشت وی آثار و افکار او در بنیاد فرهنگی و اسلامی او موجود است. من از مهدی بازرگان بدرک واصل شده حدود 63 کتاب میدانم که دو، سوم آنها در رابطه با اسلام است. مانند آموزش تعالیم دینی- آموزش قرآن شامل 5 جلد- از خدا پرستی تاخود پرستی- اسلام مکتب مبارزه ومولد- انتظارات مردم از مرجع- اسلام جوان- با دو یاران در قرآن- بعثت و اید ئولوژی- برنامه تربیت و تعالیم دینی- خدا پرستی وافکار روز وخیلی کتاب های دیگر از این قبیل .
وقتی پرونده مهدی بازرگان دبیر کل نهضت ضد آزادی را بررسی کنیم می بینیم هیچ نفرتی پایدارتر از این نیست که برای حفظ منافع بیگانگان افراد به ملت و کشور خود خیانت کنند. زیرا خیانت حدش محدود است ولی جانبداری و حفظ منافع بیگانگان حدش نا محدود و آثار شومش در تاریخ آن ملت ثبت خواهد شد. همانطور که جانبداری مهدی بازرگان در جهت حفظ منافع استعمارگران و بعد از او ابراهیم یزدی، جرثومه خائن که بعد از مهدی بازرگان بعنوان دبیر کل نهضت ضد آزادی، ادامه خیانت های مهدی بازرگان را بعهده گرفت، آثار شوم خیانت های آن دو تا به امروز در جامعه فلک زده ایران وجود دارد که در مقالات دیگر خیانت های ابراهیم یزدی جرثومه ضد ملی و ضد ایرانی بخصوص خیانت او به ارتش ایران را حضورتان پیشکش خواهد شد .
به امید- بیداری-پایداری و پیروزی ملت شجاع
ولی بی یار و یاو ر ایران