۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

نقش  شاپور  بختیار در  حمله  عراق  به  ایران

بعلت ضرباتی که به خاطر کودتای پایگاه  شاهرخی به نیرو های مسلح بخصوص نیروی هوائی وارد شده بود و افزون بر این ها حمایت هائی که صدام حسین از سران عرب حاشیه خلیج فارس و امریکا و انگلستان به خصوص گروه بختیار دریافت می کرد. ارتش عراق فرصت رامناسب دید و در شهریور 1359 برابر با سپتامبر 1980 به ایران حمله کرد. در این روز صدام حسین در تلویزیون عراق موافقت نامه الجزایر را پاره کرد و شورای فرماندهی عراق 3 شرط را برای پایان جنگ اعلام کرد.
شرط اول: احترام ایران به حاکمیت عراق در محدوده خاک ایران.
شرط دوم: شناسائی حقوق قانونی عراق بر شط العرب.
شرط سوم: پس دادن سه جزیره تنب بزرگ- تنب کوچک و ابو موسی .گفتنی است روابط بختیار با عراق چنان نزدیک شده بود که از آغاز جنگ یک هوا پیمای ویژه در فرودگاه اورالی پاریس حاضر بود و بختیار با این هواپیما بود که در آغاز جنگ از پاریس به عراق می رفت. البته دفتر شاپور بختیار و یاران نزدیکش مانند منوچهررزم آرا در پاریس در برابر خبرنگاران کنجکاو که مرتباً بختیار از آن هوا پیما استفاده می کرد اظهار بی اطلاعی می کردند.
گفتنی است در اثر آزاد کردن خلبانان و نظامیان که به اتهام مشارکت در کودتای پایگاه شاهرخی دستگیر شده بودند در دومین روز جنگ قهر مانان جانباز نیروی هوائی ایران با استفاده از جنگنده های اف 4 و اف 14 هفت پایگاه نیروی هوائی  عراق را بمباران کردند و نقشه صدام حسین را که قرار بود پس از 4 روز در اهواز در حضور بیش از 1000 خبر نگار خطبه پیروزی عراق بر ایران را بخواند نقش بر آب کردند. در آن شرایط سخت و دهشت انگیز که سربازان عراقی تا پشت در های دزفول آمده بودند مهارت خلبانان شجاع ایران حماسه آفریدند.
حد پستی را توجه کنید. در آن سوی مرز های ایران شاپور بختیار در بغداد در انتظار بود ارتش عراق کار تسخیر خوزستان را یک سره کند و شاپور بختیار با حمایت صدام حسین دولت در تبعید در اهواز را تشکیل دهد. ولی پس از 4 روز انتظار در بغداد در ششم اکتبر دل شکسته و ناکام به پاریس وطن اصلیش باز می گردد. باید بدانیم شاپور بختیار جرثومه برای استقلال و آزادی ایران ارزشی قائل نبود.
شاپور  بختیار در اثر فشار  مطبوعات چند  هفته بعد، مجبور شد اعتراف کند غیبت 4 روزه اش در زمان شروع جنگ بعلت سفر به بغداد بوده است. براستی  شرمی دامن شاپور بختیار را به درازای تاریخ ایران مانند سلمان پارسی در قادسیه اول رها نخواهد کرد. شاپور بختیار وقتی دید در مورد تشکیل دولت در تبعید در اهواز تحت حمایت صدام حسین تیرش به خطا رفته است. در باز گشت از بغداد این عمل شرم آور را اینگونه توجیه کرد. من برای شکست خمینی حاضرم  با حکومت عراق همکاری کنم ! ! بقول معروف احمق ها باور کنند.  شاپور بختیار فاحشه سیاسی انگار که او نمیدانست صدام حسین همیشه خوزستان را جزء خاک عراق می دانسته و در اعلامیه شورای فرماندهی که همزمان با ورود بختیار در بغداد صادر شد، صریحاً به رسمیت شناختن حق عراق بر خاک ایران و پس دادن جزایر سه گانه و نیز حاکمیت عراق بر شط العرب را از شرایط اصلی پایان جنگ اعلام کرده بود. حال سوال اینست. زمانی که بختیار و هیئت وزیرانش با هواپیمای عراقی به بغداد رفته بودند و منتظر بودند با حمایت تانک های عراقی وارد اهواز شده و دولت خود را بر روی کشته های سربازان شجاع دوران محمد رضا شاه پهلوی در جبهه و با حمایت ارتش عراق تشکیل دهند، بختیار در چه موقعیت برتری و قدرتی قرار داشت که شرایط صدام حسین و شورای فرماندهی عراق را نپذیرد ؟
جز این می تواند باشد که بختیار تنها سعی در پنهان کردن قرار و مدار های ننگین خود با دشمن ایران داشته است. بر خلاف تبلیغات دوستانش، شاپور بختیار هیچگاه آن صداقت و شجاعت را پیدا نکرد که تمامی حقیقت را بگوید. لذا کار تحقیق بر عهده روز نامه های معتبر فرانسوی افتاد که حدود 9 ماه بعد از حمله عراق به ایران موضوع رابطه بختیار با صدام حسین را با جزئیات افشا کردند. برای مثال روزنامه لوموند با اشاره به مدارک بدست آمده از طرف محافل فرانسوی جزئیات طرح  صدام- بختیار را اینگونه بر ملا کرد. ستاد مشترک ارتش عراق قرار بود در عرض کمتر از یک هفته خوزستان و بقول عراقی  ها عربستان را  اشغال کنند و کنترول کرد های  مناطق کرد نشین را در دست بگیرند و روز پنجم اکتبر شاپور بختیار کله پوک لنگ دراز حکومت دولت آزاد خود را در اهواز تشکیل دهد.  
سوالی که پیش رو داریم اینستکه آیا شاپور بختیار که یک عمر دم از هوشیاری و سیاستمداری و میهن دوستی میزد، از عواقب کار خود و قول و قرار هایش با صدام حسین جانی و متجاوز گر بی خبر بود ؟  کسی به شاپور بختیار پر مدعا ولی تو خالی نگفت بد بخت عقب مانده فکری برو افکارت را کامل کن که هی، افکارش را می گرداند و می چرخاند و آخر هم نمی دانست به کدام طاقچه بگذارد.
شاپور بختیار اگر شرف داشت که نداشت. انسانیت داشت که نداشت. انصاف داشت که نداشت. و از همه  مهمتر میهن  پرست بود که نبود. در آن لحظات سرنوشت ساز فکر می کرد چه می تواند بکند که نکرد و چه کار ها می توانست نکند که کرد و چگونه ارتش ایران را که پنجمین ارتش بدون سلاح اتمی دنیا بود را با آن نظم و انظباط که باعث سر بلندی و غرور ملت ایران بود را چه آسان به اضمحلال کشاند و از یک پارچگی ساقط کرد و به استقبال و آفتابه کشی و تمجید و تحسین یک آخوند بیسواد واپسگرا بنام خمینی گجستک شتافت. و کشور ایران را براستی به این گرداب عظیم نابودی کشید.
شاپور بختیار خائن هرگز فکر نکرده بود تاریخ در مورد او چگونه یاد می کند. از تاریخ گذشته ایران پند نیاموخته بود که چه داوری نسبت به خیانت سلمان پارسی در 1400 سال پیش چگونه یاد کرده است. شاپور بختیار اگر انصاف داشت که خودش تاریخ را بنویسد، مطمئن هستم از لیاقت و میهن پرستی خودش هرگز یادی نمی کرد. وای که دیگران بخواهند چه ها خواهند نوشت. بیاد بیاوریم آن روز ها کشوری داشتیم پر از شکوفائی و افتخار. ارتشی داشتیم سرا پا نظم وغرور. امیران ارتشی داشتیم دنیائی از عشق به میهن و آماده جان بازی در راه ایران. اقتصادی داشتیم پر رونق و پر شتاب و مردمی تا حدودی آزاد و شاد و مرفع. و از همه مهمتر حکومتی داشتیم که تلاشش بر این بود که در آمد نفت را صرف سازندگی ایران و به سر سفره های ملتش بیاورد.
افسوس و صد افسوس که شاپور بختیار خائن عقده ائی پشت بملت کرده همه را چقدر ارزان تحویل عفریتی خون آشام بنام خمینی کرد، با این امید که چند صباحی بیشتر در مقام نخست وزیری باقی بماند و انتقام خود را از محمد رضا شاه بگیرد. و ننگ انتقال رژیم پادشاهی 2500 ساله را به رژیم منفور جمهوری اسلامی را با نظم و برنامه مخصوص تبدیل کند. چقدر شرم آور است افرادی ندانسته و یا جیره خوار و مزدور، شاپور بختیار، ایران بر باد ده را مورد ستایش و احترام قرار دهند و او را بخاطر قبول نخست وزیری ستایش کنند و او را مرغ توفانش نامند.
مأموریت  شاپور  بختیار  در ایران:
مأموریت شاپور بختیار در زمان نخست وزیریش در ایران تملق و مجیز گوئی و بردگی در مقابل خمینی گجستک  برای ماندن در مقام نخست وزیری بود.
طبق اعتراف خودش هدفش از خروج شاه ساقط کردن ارتش از یکپارچگی و گرفتن انتقام از شاه بود. بیاد داریم سربازان را که از سرباز خانه ها بیرون کردند در خیابان سرگردان بودند، حتی خیلی از آنها پول نداشتند به روستا ها و یا شهر خود بروند.
منحل کردن سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( ساواک ) توسط شاپور بختیار سبب شد در های ایران به روی جاسوسان کشور های شوروی آن زمان- چین لیبی- عراق و تروریست های یاسرعرفات و سایرکشور ها بدون کنترول و مراقبت  بود.
مأموریت  شاپور  بختیار  پس از فرار  از  ایران:
شاپور بختیار پس از فرار از ایران مهمترین مأموریت او باز داشتن نیرو های مبارز ایرانیان بخصوص طرفداران پادشاهی از مبارزه علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را بر عهده گرفت. و تا زنده بود دقیقه ا ئی از سر کوب  مبارزه طرفدار پادشاهی و متلاشی کردن آنها بهر طریق غفلت نکرد.
مشخص ترین کار مبارزاتی شاپور بختیار در خارج کشور ترتیب دادن برنامه کودتای پایگاه شاهرخی بعد لو دادن آن بود که سبب شد گروه عظیمی از خلبانان ورزیده ایران که مایه ترس و وحشت صدام حسین بود از بین رفتند. طبق گفته ابولحسن بنی صدر رئیس جمهور رژیم اشغالگر، شاپور بختیار کودتا را ترتیب داد و خودش هم آن را لو داد.
یکی دیگر از رذالت و پستی شاپور بختیار در جنگ عراق با ایران حفظ منافع عراق بود که می توان آن را دنباله همان کودتای پایگاه شاهرخی محسوب شود. پایان