اصلاحات ارضی و تهمت های ناروا بر آن
یکی از فلاسفه می گوید تا مادامی که ما چشم و دل به روی واقعیت ها ببندیم هرگز نمیتوانیم قضاوت درست داشته باشیم. یکی از آنها انقلاب شاه و مردم است که قانون اصلاحات ارضی یکی از اصول آن می باشد. خوب بیاد دارم بقول معروف هنوز مرکب امضای قانون اصلاحات ارضی خشک نشده بود . توسط آخوند های جیره خوار فئودال ها- جبهه ضد ملی ها و توده ای های بیوطن بچه استالینی ها ضمن تهمت و ناسزا گفتن به رضا شاه و محمد رضا شاه همه جا شایع کردند قانون اصلاحات ارضی خواست امریکا است و شاه آن را با زور انجام داده است و اضافه می کردند اصلاحات ارضی برای ایران شوم و ویرانگر کشاورزی ایران است. همچنین خائن ها پشت به ملت کرده چنین استدلال می کردند شاه با اجرای اصلاحات ارضی قدرت مالکین را که مزاحم خود می دانست از بین برد و بزرگترین لطمه را به مملکت برای وابسته کردن به محصولات خارجی را فراهم کرد. این قبیل تبلیغات ضد ایرانی سبب شده بود ذهن جامعه ایران را پریشان ونا امید و نگران کنند و نسبت به اصلاحات ارضی که یکی از پر بار ترین اقدام ملی و بسود زارعین و کشاورزان بود را بد بین کنند. لذا بعد از 50 سال که از قانون اصلاحات ارضی می گذرد هنوز تهمت ها و دشمنی ها نسبت به بنیانگذار آن یعنی شاه ادامه دارد. با مطالعات زیاد و با بهره گیری از زراد خانه اسناد و ظلم و بیعدالتی که طی قرن ها به کشاورزان وارد شده بود را با استناد به اسناد و مدارک موثق نه استناد به شایعات نوشتاری را حضورتان پیشکش می کنم تا با واقعیت های قانون اصلاحات ارضی و اجرای آن در ایران آشنا شده و بیطرفانه مورد قضاوت قرار گیرد.
اصلاحات ارضی یا الغای رژیم ارباب و رعیتی عبارت است از تغیرات اساسی درمیزان و نحوه مالکیت ارضی بویژه اراضی کشاورزان و مراتع به منظور بهره وری بیشتر و بهتر. پیش از اصلاحات ارضی 50 درصد از زمین های کشاورزی در دست مالکین بزرگ بود 25در صد متعلق به اوقاف یعنی آخوند ها و 20 در صد به کشاورزان و 5 در صد متعلق به دولت بود. پس از رسیدگی بدستور محمد رضا شاه پهلوی 18000 روستا در ایران شامل قانون اصلاحات ارضی شد یعنی زمین ها می باید بین روستائیان تقسیم شود.
توجه شود: زمین های کشاورزی که از مالکین گرفته می شد بلافاصله به کشاورزانی که در آن به کشت مشغول بودند فروخته می شد نه به دیگران. قانون اصلاحات ارضی در ایران در تاریخ 19 دیماه1340خورشیدی به تصویب مجلس شورایملی که اکثر نمایندگان از مالکین بزرگ بودند به تصویب رسید ودر 6 بهمن1341 قانون اصلاحات ارضی به رفراندم و همه پرسی در ایران گذارده شد و برای اولین بار در تاریخ ایران بانوان به پای صندوق های رأی رفتند و بدین ترتیب همه کشاورزان ایران صاحب زمین شدند و ایران از یک کشور عقب مانده فئودالی به یک کشور با کشاورزی آزاد و صنعتی به همت محمد رضا شاه گام برداشت.
لذا می توان گفت با ارزش ترین دستاورد های اصلاحات ارضی در ایران از بین بردن عنوان ارباب و رعیت و آزاد نمودن میلیون ها رعیت بود ( رعیت یعنی جمعی کشاورز که تحت فرمان یک مالک باشند) و شرکت بانوان در یک فعالیت اجتماعی بود. ملاحظه میشود مالک قدرت هر گونه تصمیم گیری را از رعیت گرفته بود. مالک قدرت حرکت ومهاجرت و تغیرنوع کشت و حتی برداشت را از رعیت سلب کرده بود. در ایران اصلاحات ارضی بر خلاف بسیاری از کشور ها بدون تهدید و بدون خونریزی بر علیه مالکین انجام شد. قویاً می گویم الغای نظام ارباب و رعیتی در ایران نه خواست آمریکا بود و نه زور شاه بلکه فریاد میلیون ها زارع و روستا نشین بود که فریاد آن ها را هیچکس نمی شنید. واقعاً باعث تأسف است هر وقت یک سازندگی و نهضت ملی به نفع جامعه ویا کشور انجام می شد فوراً آخوند ها- جبهه ضد ملی ها و توده ای ها شایعه ای بر علیه شاه می ساختند. الان هم همان گروه ها با نقاب سلطنت طلب بر علیه شهریار رضا پهلوی تهمت وافترا و ایمیل پراکنی می کنند.
ارزش و اهمیت اصلاحات ارضی آزادی اجتماعی و اقتصادی زارعین وکشاورزان بود خوشبختانه این دگرگونی اجتماعی بنام اصلاحات ارضی طبق گفته جبهه ضد ملی ها و توده ای های بچه استالینی نه تنها شوم و نگران کننده و باعث تقلیل تولیدات کشاورزی نشد. بلکه محصولات اساسی در غالب موارد افزایش داشت. خود پرسی کنیم در سال 1357 ژرنال هایزر به ایران آمد که نقش و وظیفه او ساکت نمودن فرماندهان ارتش در مقابل انقلابیون و تلاش برای پیروزی انقلاب نکبت بار بود. چرا جبهه ضد ملی ها و توده ای ها انقلاب 57 را خواست آمریکا نمیدانستند. ولی تقسیم اراضی در 50 سال پیش را خواست امریکا شایع کردند. براستی شرم آور نیست؟؟؟ رابرت دریفوس در کتاب گروگان خمینی( Hostage to Khomeini ) می نویسد هایزر قرار بود فقط سه روز در تهران اقامت داشته باشد ولی از سوم ژانویه تا چهارم فوریه در ایران بود. لذا انقلاب 22 بهمن 57 که توطئه جهانی بود و قطعاً دولت آمریکا در آن نقش داشته است. دخا لت و خواست امریکا نیست؟؟؟ ولی اصلاحات ارضی و نتایج آن که فقط و فقط یک امر داخلی کشور بود خواست آمریکا بود. از همه مهمتر آیا جبهه ضد ملی ها - توده ای ها و آخوند ها می توانند سندی مستدل نه شایعه ارائه دهند که اصلاحات ارضی حاکی از دخالت و خواست آمریکا بوده است؟؟؟
لازم است اعطای اسناد ما لکیت در یکی از شهرستان ها را شرح دهم. در مراسم اعطای اسناد مالکیت در مراغه بسیاری از رجال- وزرا- استاندار- شخصیت های مملکتی فرمانده هان ارتش و غیرو حضور داشتند. پس از آنکه شاه در جایگاه توزیع اسناد مالکیت قرار گرفتند وزیر کشاورزی بیاناتی بیان کردند و گفتند امروز یکی از روز های بزرگ ایران است. روزی است که اصلاحات اجتماعی در ایران شروع شده است زیرا از بین رفتن رژیم ارباب و رعیتی سبب بوجود آمدن طبقه متوسط در مملکت خواهد بود. وقتی اعطای اوراق مالکیت کشاورزان و دهقانان شروع شد محمد رضاشاه از دهقانی سوال فرمودند حالا چه احساسی دارید. دهقان جواب داد احساس می کنم آزاد شده ام. از دهقان دیگری همین سوال را کردند دهقان جواب داد مثل اینستکه امروز به دنیا آمده ام خانواده و دخترانمان از دست ارباب و پسران آن ها امنیت دارند. متأسفانه جبهه ضد ملی ها- توده ای های بیوطن ها- رضا براهانی ها- فرخ نگهدار ها- جلیل بهار ها و سیامک ستوده ها این آزادی را آزادی نمی دانند. آنچه مصدق السلطنه هفت خط روزگار عوامفریب و یا استالین گفته است را آزادی می دانند. پس از پایان اعطای اسناد مالکیت محمد رضا شاه سخنرانی فرمودند. چند جمله از بیانات ایشان را بطور اختصار بیان می کنم.
شاه چنین فرمودند کسانی که مرا می شناسند و احتمالاً کتاب مأموریت برای وطنم را خوانده اند می دانند من در همان طفولیت که انسان در سن معصومیت و بیگناهی است آرزو داشتم وقتی صاحب تصمیم باشم چند سال زارعین و کشاورزان را از پرداخت بهره ما لکانه معاف بدارم تا زارعین و کشاورزان بتوانند برای خود خانه بسازند و یا گاو و گوسفند و یا چیز های دیگری بخرند. محمد رضا شاه فقید سخنان خود را با این جملات پایان دادند. امیدوارم همین اقدامی که امروز به این خوبی و به این سهولت و با رضایت دهقانان پیش رفته است. همین عمل را در سایر نقاط مملکت هر چه زودتر انجام شود و مسئله ارباب و رعیتی در ایران را تمام شده ببینیم.
اگر این اصلاحات ارضی که در پیشرفت اقتصاد و رفاه و آزادی قشر محروم کشور به اعتقاد جبهه ضد ملی ها و توده ای های بیوطن بر اثر خواست و دستور امریکا بود. ای کاش امروز هم آمریکا بفکر آزادی و نجات ملت ستم کشیده ایران باشد و آنها را از چنگال رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی نجات دهد. یاد آوری می نمایم تنها تعدادی از مالکین و فئودال های بزرگ مانند خانواده و اقوام علینقی عالیخانی که زمینهای بسیار زیاد بین تهران تا ساوه را در اختیار داشتند از اجرای قانون اصلاحات ارضی ناراضی بودند و اقدام به شایعه سازی کردند بهترین سند که میتوانم ارائه دهم کتاب خاطرات اسدالله اعلم با مطالب جعلی است که بهترین فرصت را به علینقی عالیخانی توده ای داد تا آنجا که میتواند تحت عنوان ویرایشگر با زهر قلم خود بزرگترین تهمت ها را زیر نام اسدالله اعلم به محمد رضا شاه پهلوی وارد آورد. وقتی هم از او سند برای نوشته هایش بخواهند می گوید آنها را سوزانده است. ولی اکثر ما لکین با مأمورین اصلاحات ارضی با احترام و مهربانی رفتار کردند و اگر اختلافی با رعیتی داشتند اختلاف با دوستی و کدخدا منشی رفع می شد.
جوانان درون ایران که امروز امید ملت بی یار و یاور و ستم کشیده ایران می باشند و نسلهای آینده بدانند اگر توده ای های بیوطن و جبهه ضد ملی ها و آخوند های وامانده فکری و جیره خوار استعمارگران نتوانستند جلوی سازندگی های محمد رضا شاه را بگیرند و شروع به شایعه پراکنی و تهمت و افترا های ناروا و ناجوانمردانه به محمد رضاشاه نمودند بدین خاطر بود تا افکار ایرانیان را بر علیه محمد رضا شاه ایران دوست برانگیزند. حاصل این خیانت بزرگ و عوامفریبانه آنها را ما در 22 بهمن 57 دیدیم. همان ملتی که تا حدودی از رفاه- آسایش- امنیت فردی و اجتماعی بخصوص بانوان بر خوردار بودند. تحت تاثیر همان تهمت ها و شایعات آنچه نمی باید با خود و پادشاه ایران دوست خود کردند. و خود را به این روز نکبت بار رساندند. سوا لی که پیش رو داریم اینستکه چرا امروز ملت فریب خورده ایران یقه ابراهیم یزدی- ابولحسن بنی صدر- شاهین فاطمی کنفدراسیونی مأمور ( C. I . A ) سیا- علیرضا نوری زاده- حسین مهری بخاطرمقالاتش در نشریات تهران قبل از انقلاب و مسئول آشپزخانه خمینی گجستک بودن در نوفل لوشاتو - علی اصغر حاج سید جوادی بخاطر مقالات بسیار توهین آمیزش در نشریه همسرش بنام جنبش- همین هادی خرسندی دلقک با نشریه اصغر آقایش و خیلی های دیگر را نمیگیرند و نمی گویند ای ناجوانمردان ملتی که میرفت مانند مردم ژاپن و کره جنوبی شود به این روز فلاکت بار انداختید. بیائید جواب دهید چه چیزی کم داشتیم و با انقلابتان چه چیزی بما داده اید؟؟؟ براستی ننگ و نفرین ابدی به شما خائن ها باد. خیلی از مطلب دور شدم بحث را در مورد اهمیت و احترام مالکیت و اصلاحات ارضی در ایران را دنبال می کنم.
همه جا گفته ام قانون اصلاحات ارضی که توسط محمد رضا شاه در ایران انجام شد یکی از مترقی ترین و منصفانه ترین قانون اصلاحات ارضی بود. زیرا وقتی به نحوه و سیستم کمونیستی روسیه نگاه کنیم می بینیم دولت کمونیستی شوروی اموال مردم را در اختیار خود گرفت و هیچ پولی به صاحبان زمین پرداخت نکرد. همینطور رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ایران که خود را نمایندگان خدا می دانند و تمام اقدامات خود را برابر قوانین شرع اسلام می دانند اراضی - املاک - خانه و اموال مردم را گرفتند و به بنیاد های جور و اجور مثل بنیاد مستضعفان- بنیاد شهید- بنیاد علیل و غیرو دادند بدون اینکه پولی به صاحبانش پرداخت کنند بعبارت روشن کوچکترین حرمت مالکیت اصلاً رعایت نشده است. ولی اصلاحات ارضی در زمان زنده یاد محمد رضا شاه پهلوی طبق قانون اجرا شد و مالک برای انجام تشریفات در محضر رسمی حاضر شده اسناد لازم را امضا کرده و ملک خود را با قیمت عادلانه به رعیت واگذار میکرد. ملاحظه می کنید این روش با آنچه که مصادره اموال در شوروی سابق و مصادره اموال در جمهوری اسلامی شده است اصلاً قابل مقایسه نیست و حرمت مالکیت رعایت شده است فقط در اصلاحات ارضی زمان شاه قدری حرمت مالکیت محدود تر می شود و مالک نمی توانست ملک خود را بهر قیمت که می خواهد بفروشد. این روش در تمام کشور های مترقی مرسوم و متداول است مثلاً در آمریکا فردی زمینی دارد دولت زمین را برای توسعه جاده و یا فرود گاه و یا بزرگ راه لازم داشته باشد فرد چه بخواهد و چه نخواهد. دولت زمین را تصا حب کرده پولش را که بقیمت عادلانه محاسبه کرده و پرداخت می کند. برای اینکه بحث از ملات استدلال بر خوردار باشد و شما هم بتوانید قضاوت مستدل داشته باشید ارائه سندی لازم است.
مهدی بازرگان کلیمی الاصل ملعون در زمان نخست وزیری موقتش در یک مصاحبه گفت شاه با قانون اصلاحات ارضی کشاورزی را از بین برد وقتی منصفانه به آمار و ارقام مستدل مراجعه کنیم متوجه می شویم نه فقط کشاورزی از بین نرفته بود بلکه بطور چشمگیر تولیدات کشاورزی افزایش پیدا نموده و آمار، افزایش تولیدات در سال 1356 را نقل نموده است که به چند تا از آنها اشاره میشود.
تولید گندم بعد از اجرای قانون اصلاحات ارضی 210 در صد افزایش داشت. تولید چغندر قند بعد از اجرای قانون اصلاحات ارضی 171 در صد افزایش داشت. پنبه بعد از اجرای قانون اصلاحات ارضی 190 در صد افزایش داشت. تراکتور و لوازم کشاورزی بعد ازقانون اصلاحات ارضی 300 در صد افزایش داشت. باید به آمار ازدیاد جمیعت توجه داشته باشیم . در موقع پیاده کردن قانون اصلاحات ارضی جمیعت ایران 24 میلیون نفر بود و در سال1356 جمعیت ایران 36 تا 37 میلیون نفر بوده است. ازدیاد مواد غذائی اولین ثمره اجرای برنامه اصلاحات ارضی بوده است زیرا دهقانان می دانستند هر قدر محصول برداشت کنند متعلق به خودشان است نه به ارباب. پس از اصلاحات ارضی بسیاری از دهقانان را می شناختیم که فرزندانشان را برای تحصیل به اروپا و آمریکا فرستاده بودند و آنان هم اکنون در بسیاری از بیمارستانها و دانشگاه ها مشغول خدمت می باشند و یا داری کسب و کار خوبی هستند. تصور می کنم همه از بهره برداری ارباب ا ز رعیت هایش و ظلم وستمی که بر آنها تحمیل می کرد کاملاً مطلع می باشید و می دانند قبل از اصلاحات ارضی وقتی دو جوان می خواستند عروسی کنند می بایست پدر داماد پولی بعنوان پول تشک به ارباب به پردازد البته من از ذکر کامل این مطلب براستی شرم دارم. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل. همانطور که قبلاً گفتم آزادی دهقانان و زارعین بسیار ارزنده بوده است و جلوی خیلی از زور گوئی و جناتات ارباب ها را گرفته بود. باید بپذیریم همیشه رعیت مورد تجاوز مباشران و کدخدا ها بوده اند. نکته ای که توده ای های بیوطن وجبهه ضد ملی ها به آن توجه نکرده اند اینستکه براستی اگر زنده یاد محمد رضا شاه در سال1341 خورشیدی برنامه اصلاحات ارضی را انجام نداده بود و همان وضع ما لکین بر قرار بود معلوم نبود در سال 1357 شورشیان چه بلائی بسر ارباب ها و می آوردند. میتوان چنین نتیجه گرفت برنامه اصلاحات ا رضی دربر گیرنده منافع هر دو طبقه چه مالک و چه رعیت بوده است. زیرا ما لکان با بدست آوردن وجوهی نسبتاً منصفانه از هستی ساقط نشدند و هم بنفع رعیت بود که با آزادی و زمین و امکاناتی که داشتند با دلگرمی بیشتر و امنیت خانوادگی توانستند نیاز محصولات کشاورزی کشور خود را فراهم کنند که در خیلی از موارد نه تنها ایران خود کفا شده بود بلکه می توانستند مازاد محصولات کشاورزی خود را به شیخ نشینان حاشیه خلیج همیشه فارس صادر کنند. بهر صورت باید بدانیم اصلاحات ارضی طبق مقررات و قوانین مترقی در کشور اجرا شد و در تاریخ ایران ثبت است و رو سیاهی به جبهه ضد ملی ها و توده ای های بیوطن و آخوند های واپسگرای تازی پرست ماند. از همه مهمتر اینستکه روش قرون وسطائی ارباب و رعیتی به همت محمد رضا شاه در جهت رفاه - آسایش و امنیت قشر محروم و زحمت کش از ایران ریشه کن شد. قویاً می گویم با اجرای قانون اصلاحات ارضی و آشنائی روستایان و دهقانان و تجربه ائی که از گذشته نیاکان خود دارند دیگر امکان ندارد نظام ارباب و رعیتی به ایران برگردد مگر فقر و فلاکت زارعین و نابودی کشاورزی که در زمان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران بوجود آمده است زارعین دوباره به ا سارت در آیند.
آنچه بر همه گفته ام باید اضافه کنم اینستکه من نمی گویم اصلاحات ارضی ایران بدون عیب و نقص بود ولی می توانم بگویم هرچه بود بمراتب مترقی تر و سودمند تر از نظام ارباب و رعیتی بود. همانطور که بعد از اصلاحات ارضی اولین گام سازندگی و آزادی حدود 10 تا 15 میلیون ایرانی شد و با ایجاد میدان های فرآورده های کشاورزی از طریق شرکت ها و اتحادیه های تعاونی و توسعه و انتقال صنایع روستائی به روستاهای دیگر و به کار گیری تجارب سایر کشور ها که در این زمینه پیشرفت داشته اند و صد ها برنامه دیگر توانستند در تکمیل قانون اصلاحات ارضی و استفاده از دهقانان آزاده که بسیار مفید و موثر بود سبب پیشبرد جامعه و دهقانان زحمتکش شده بود.
توجه شود: آنچه بیان شد فقط در مورد اجرای قانون اصلاحات ارضی است که به مرحله اول معروف شده است که قانون آن در تاریخ 19 دیماه 1340 خورشیدی به تصویب مجلس شورایملی رسید و بموجب این قانون ما لکینی که بیش از یک ده ششدانگ داشتند قانون اصلاحات ارضی در مورد آنها عمل شده بود نه خرده ما لکین. ولی باز افراد خائن پشت بملت کرده که بهتر است آنها را دشمنان دوست نمای شاه و ملت ایران نامید از فرصت استفاده کرده برای ایجاد ناراضی کردن خرده ما لکان و زشت جلوه دادن چهره محمد رضا شاه اراضی خرده ما لکین را هم شامل اصلاحات ارضی کردند. متاًسفانه بعضی از افراد تحصیل کرده و روشنفکران با تمام امکانات و مزایا و تحصیلات که دارند ژنتیکی خائن هستند که ننگ و نفرین ابدی بر آنها باد.
دستاورد وسازندگی های بعد از اصلاحات ارضی.
1 – برای اولین بار در تاریخ ایران بانوان به پای صندوق رأی رفتند.
2- برنامه های افزایش اراضی زیر کشت که سبب بالا رفتن محصولات کشاورزی شد.
3- بکار گرفتن روش های نوین کشاورزی.
4- توسعه شبکه شرکت ها و تعاونی های روستائی.
5- بنیان شرکت های سهامی کشاورزی.
6- تأسیس خانه های فرهنگ روستائی و اجرای قانون بیمه های اجتماعی.
7- تأسیس بانک اعتبارات و توسعه کشاورزی.
8- این قسمت از اهمیت خاصی برخوردار است: برای کمک به اجرای برنامه های اصلاحات ارضی و وام انفرادی به کشاورزان دادن. گروههای سیار بانک اعتبارات و توسعه به کشاورزانی که دچار خشک سالی و یا آفت زده بودن کمکهای لازم را می نمودند.
همه این خدمات به نو سازی و باز سازی شهر ها و به ویژه روستا های کشور منتهی می شد که پایه ها وگامهای بلند در آهنگ رشد کشاورزی ایران بود.
ایران رهبر دلسوز و میهن دوست داشت ولی روشنفکران ملی و میهنی نداشت. متأسفانه روشنفکران ما یا مذهبی بودند ، یا توده ای بچه استالینی ، یا نوکر و کارگزار سیاست های کشور های استعمار گر آمریکا - انگلستان - اسرائیل و غیرو بودند، مگر امروز غیر از این است؟؟؟
اصلاحات ارضی ایران بعد از انقلاب 1357:
پس از انقلاب نکبت بار 1357 خورشیدی برابر با 1979 میلادی. اصلاحات ارضی دستخوش تغیرات کلی شد. زیرا شورای نگهبان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اجرای قوانین اصلاحات ارضی را مخالف اسلام عزیزشان تشخیص داد.
به امید بیداری و آگاهی ملت ایران و شناختن دشمنان خود
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است