۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه


 

محمد رضا شاه  پهلوی  و پاره کردن  زنجیر  وابستگی

مقصود از بیان مقالات مختصر ذکر تاریخ نفت و بیان چگونگی ملی شدن نفت توسط محمد مصدق و بیان چگونگی قرار داد بین المللی نفت و زیان های مالی و لطمه های حیثیتی ناشی از خیانت های محمد مصدق  و علی امینی نبود. واقعیت هائی بود تا متهم واقعی وابسته کردن ایران به اقتصاد غرب و این زندگی فلاکت بار ایرانیان چه در داخل  و چه در خارج از ایران  را همگان  بشناسند و آن  رسوا هائی که دم  از خیانت  دیگران می زنند. نامشان را از لابلای تاریخ بیرون آورم. تا  همه بفهمند و بدانند  که علی امینی   دنبال خیانت محمد مصدق را در ماجرای ملی کردن نفت ادامه داد. از من سند ارائه دادن از شما خوانندگان گرامی و بسیار محترم قضاوت نمودن است.

پس از امضای قرار داد نفت توسط علی امینی با کنسرسیوم.  یک قرار داد 40 سا له بدین شرح یک دوره 25 سا له و سه دوره و هر دوره 5 سا ل به ملت ایران تحمیل شد. محمد رضا شاه بلافاصله عدم موافقت خود را با این قرار داد اعلام نمود. و به دولت وقت ( سپهبد زاهدی ) در بر داشتن آثار شوم این قرار داد تأکید و توصیه کرد. تا جائی که موضوع عدم رضایت محمد رضا شاه از قرار داد تحمیلی نفت به جراید خارجی کشید.

محمد رضا شاه ضمن مصاحبه با خبرنگار روز نامه لوموند در تاریخ 27 ژوئیه 1954 اضهار داشت  که از شرایط قرار داد کنسر سیوم نا راضی است. زیرا قرار دادی که در سال  1954 برابر با   1333 خورشیدی  منعقد  شد  دارای  نواقص  بسیاری  است.   زیرا     ما می خواهیم استقلال خود را حفظ و منافع خودمان را بالا ببریم. در این کوشش پر ثمر، 3 سال بعد از تاریخی که علی امینی  بر خلاف میل و رضایت محمد رضا شاه و نمایندگان مجلس شورایملی قرار داد نفت را امضاءکرده بود.  دولت ایران با تلاش محمد رضا شاه موفق شد برای نخستین بار شرکت ملی نفت ایران را در مجموع فعالیت های نفتی کشور سهیم و شریک نماید و قراردادی با شرکت ایتالیائی اجیب و چند شرکت دیگر امضا نماید.

 خواننده  محترم خواهشمند   است  این  قسمت  را  با  دقت  بیشتری  مطا لعه  نمائید. زیرا  میتواند یکی از  ریشه های انقلاب  نکبت  بار جمهوری اسلامی در ایران  باشد.

دوره  اول 25 ساله قرار داد 1333 علی امینی در سال 1358  خورشیدی پایان می یافت و به موجب همان قرار داد دو سا ل قبل از اتمام مدت 25 سا له قرار داد یعنی در سا ل 1356 خورشیدی ایران و کنسر سیوم نفت باید چگونگی تمدید قرار داد را برای  مدت اولین 5 سال وارد مذاکره شوند. ولی محمد رضا شاه علیرغم ماده 21 قرار داد علی امینی گجستک  که حق برهم زدن و یا خوداری از تمدید  را از ایران  سلب کرده بود. شاه  تصمیم ایران  را به عدم تمدید و   قطع کلی قرار داد را به کنسرسیوم  اعلام کرد. و کنسر سیوم را مطلع کرد. که  قرار داد فقط تا پایان سال  1358 خورشیدی برابر با 1979 میلادی معتبر است آن هم  بدون تمدید.  یعنی  بعد از آن هیچ گونه قرار دادی بین ایران و کنسر سیوم وجود نخواهد داشت و کنسر سیوم می تواند خریدار نفت ایران باشد آن هم به قیمتی که اوپک تعین می کند. لذا کلیه امور نفت از  استخراج - بهره برداری و فروش حتی حمل آن در دست شرکت ملی نفت ایران خواهد بود که بخوبی قادر به انجام آن ها می باشد. توجه شود، درست اجرای قا نون ملی شدن نفت. و به عبارت دیگر پایان تسلط 100 ساله کمپانی های نفتی در ایران در جهت حفظ منافع ایران به معنای واقعی. به موجب ماده 21 قرار داد علی امینی با کنسر سیوم.  ایران حق بر هم زدن و یا خودداری از تمدید قرار داد را برای سه دوره و هر دوره 5 سال را از ایران سلب کرده بود. ولی محمد رضا شاه از کوچکترین امکانی که در قرار داد وجود داشت که دو سال قبل از اتمام مدت 25 سا له برای چگونگی تمدید در قرار داد به مذاکره بپردازند، استفاده کرد. و در مذاکره محمد رضا شاه راه  ملی شدن و استقلال نفت را انتخاب کرد نه تمدید را. در این جا  سوالی  مطرح  است چرا کنسرسیوم مانند زمان محمد مصدق به داد گاه لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد مراجعه و شکایت نکرد. جواب روشن است.

در آن زمان که  انگلستان ناگهان  در مقابل تب ملی شدن نفت که توسط نهضت ملی بوجود آمده بود  قرار گرفته بود.  تلاشش این بود. جلوی ملی شدن نفت را بگیرد و یا آن را به درازا بکشاند. و  بقول معروف وقت بخرد تا بتواند موج نهضت ملی کردن نفت  را مهار کند و  راه تازه ائی برای غارت خود پیدا نماید. انگلیس ها توانستند با ترفند هائی  توسط جمال امامی که کارگزار سیاست انگلیس در ایران بود  محمد مصدق را برای نخست وزیری پیشنهاد می کند و مصدق هم قبول می کند و  مدت 28 ماه نخست وزیریشی وقت کشی کرد. لذا دولتمردان حزب محافظه کار انگلستان بقول معروف با یک تیر دو هدف زدند. یکی با بازی ملی کردن نفت توسط مصدق و تعطیل پالایشگاه نفت آبادان و اخراج مهندسین انگلیسی،  سبب پیروزی وینستون چرچیل از حزب محافظه کار بر کلمنت اتلی از حزب کارگر شود.

دیگر اینکه زیر نام کنسرسیوم به هدف های غارت گرانه خود برسند. ولی محمد رضا شاه هدفش ملی کردن نفت و بیرون آوردن ایران از اسارت 17 شرکت خارجی و 4 کشور صنعتی بود. لذا کنسرسیوم دو سا ل  فرصت داشت برای بر نامه ریزی به همین دلیل کنسر سیوم ناچاراً با پیشنهاد شاه ایران موافقت کرد ولی همین خواست شاه که حاصلش.

1- قطع وابستگی ایران با غرب .

 2- پایان دادن به تسلط 100 ساله کمپانی نفتی در ایران.

3- استقلال نفتی ایران از اکتشاف تا حمل آن و بازار یابی .

4 اکتشاف و استخراج و تصفیه و بهره برداری و فروش نفت توسط شرکت ملی نفت ایران.

5 رهبری  کشور های  نفتی  جهان  از نظر انرژی  و  قیمت  گزاری  به  دست محمد رضا شاه زیر نام( اوپک )  

6 حرکت ایران  به سوی ترقی و سازندگی و  خود کفائی اقتصادی.

همه این عوامل سبب شد غرب صنعتی و کشور های استعمار گر به تکاپو و هراس افتادند و به تجهیز جاسوسان و نوکران و ایادی خود مانند پیروان ادیان از همه نوعش. روشنفکران مانند علی اصغر حاج سید جوادی و برادرش و حسین مهری-  علیرضا نوری زاده- سازمان های سیاسی مانند حزب توده بچه استالینی ها- سازمان  مجاهدین- جبهه  ضد ملی ها-  رسانه  های گروهی  مانند مصطفی مصباح زاده صاحب امتیاز  روز نامه کیهان و بخصوص ملت ساده لوح ایران و زود باور و  غیرو را بسیج کردند و ماجرائی را تدارک دیدند تا محمد رضا شاه را که منافع کشور های استعمارگر و غرب را  هدف ساخته بود را بکوبند. لذا دنیائی را علیه محمد رضا شاه معصوم میهن پرست را برانگیختند و شورش کردند که هرگز هیچ عاقلی نمی تواند نقش انتقام جویانه و وحشیانه غرب را در ویران کردن آن چه را که رضا شاه و محمد رضا شاه ساخته بودند را فراموش کند.

خوانندگان  گرامی :

اگر محمد رضا شاه با تمدید قرار داد نفت در سال 1356 خورشیدی برابر با 1977 میلادی به مدت 15 سال دیگر طبق ماده 21 قرار داد کنسر سیوم که توسط علی امینی به ملت ایران تحمیل شده بود. بی سر و صدا موافقت می کرد و به همین علی امینی خائن قاجار تبار مأموریت تمدید می داد و خودش هم برای منافع ملت ایران همانند دو خائن  محمد مصدق و علی امینی فکر می کرد و تمدید قرار دادی که بر خلاف  میل و رضایت دولت و  نمایندگان مجلس شورایملی و منافع ایران بود را برای حفظ استقلال ایران می نامید و در مقابل منافع غرب ایستادگی نمی کرد و نسبت به تغیر نام خلیج همیشه فارس و جزایر سه گانه بی تفاوت می بود. و به فکر خود کفائی اقتصادی نبود و مانند رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی همه مایحتاج ایران را  از کشور های غربی بخصوص چین وارد می کرد. اقتصاد را مال خر می دانست و هرگز به فکر توسعه دبستان و دبیرستان و دانشگاه مانند مصدق و نوه خاله اش علی امینی  نبود و دانشگاه های موجود را زیر نام انقلاب فرهنگی چندین سال تعطیل می کرد. و چوب حراج ایران را میزد. و ایران را فقط برای حفظ موقعیت خود می خواست.  باور بفرمائید هرگز انگلیس- آلمان-  فرانسه و آمریکا برای سرکوبی شخص شاه   اقدامی نمی کردند  و  درکنفرانس گواد لوپ بعوض اینکه شاه را از قدرت به زیر بکشند. نحوه غارت و چپاول  ایران را  بین خود   طراحی می کردند. مشکل در این بود.  محمد رضا شاه خود را مسئول سازندگی- استقلال- ترقی  و حفظ منافع و تمامیت ایران می دانست و دیدیم برای آرمان های میهن پرستانه خود از بذل تخت و تاج و جان خود در راه ایران ابائی نداشت. همین ایران خواهی محمد رضا شاه پهلوی سبب شد که کشور های غارتگر غرب آن رسوائی ننگین را آشکارا بر ملت ایران تحمیل کردند که آ ن   قدر ضد ملی و  متعفن  بود که هیچ آدم ناد انی با هر قدر وابستگی و نوکری به غرب نمی تواند نام آن را انقلاب بگذارد،  مگر این که یک پیمان عمری با غربی ها داشته و یا نوکر و پادوی آن ها بوده باشد.

آری اگر قرار داد 5 ساله اول تمدید شده بود نه به حقوق بشر در زمان محمد رضا شاه  تجاوز  شده  بود و نه ایران  زندانی سیاسی داشت  و دموکراسی هم  در ایران  رعایت می شد. و نه جنگ غرب با شاه آغاز می گردید.

محمد  رضا  شاه جنگ  با غرب  را برای  حفظ  منافع  ایران آغاز کرد.  ولی  ملتش یا بی تفاوت یا خائن و یا  نوکر و خدمتگزار و حامی غرب بودند.

مطلبی که اشاره به آن را لازم میدانم.  این است که محمد مصدق در سال 1332 خورشیدی برابر با 1953 میلادی به هندرسن نماینده آمریکا گفته بود که مایل است قرار داد فروش مقدار معینی نفت خام را برای مدت معین به یک کمپانی بزرگ بدهیم  و دولت ا نگلیس هم با این نظر موافقت دارد. لذا مصدق را می توان مبتکر تشکیل کنسرسیوم که مورد نظر انگلیس ها بود دانست. که از قبل زمینه را برای تشکیل  کنسرسیوم فراهم می کرد.

وقتی ماجرای ملی شدن نفت را از ابتدا تا پایان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم متوجه خواهیم شد تمام آن نمایشنامه ای بود برای استثمار ملت ایران و غارت منابع ایران که سناریوی آن قبلاً نوشته شده بود و توسط بهترین و کار کشته ترین نوکران انگلیس مانند محمد  مصدق و علی  امینی به اجرا در آمد و قربانی این توطئه، محمد رضا شاه پهلوی  بود.

  محمد  مصدق  و  نوه  خا له اش  علی  امینی نمی دانستند ریا و تزویر پایدار نیست  و بالاخره روزی خیانت آن ها آشکار می گردد.

به پایان آمد این دفتر   حکایت هم چنان  باقی است

به  امید  بیداری و آگاهی  ملت  ایران