اثبات مالکیت ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس
وقتی ملتی یتیم وتنها و بی یار و یاور شد، بدبختی از همه سو بسرش می بارد. رژیم اشغالگر قشری جمهوری اسلامی پیدا می شود که همه چیز را ویران- غارت و نابود می کند. احمدی نژاد بیوطن و دزد کلیمی پیدا می شود که باعث ننگ ایران و ایرانی می شود. گروه نهضت ضد آزادی پیدا می شود که هنوز اعضای آن رذالت و خیانت های دبیر کل های نهضت مانند مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی را نمی دانند. یک عده هم بنام جبهه ضد ملی پیدا می شوند که برای پست و مقام و پول آلت دست می شوند. گروهی عقب مانده فکری پیدا می شوند زیر علم میر حسین موسوی و مهدی کروبی جانی و خائن سینه می زنند و رنگ سبز برای عوامفریبی درست می کنند. بقیه ملت هم بدبخت و آواره و حیران از سر نوشت نکبت بار خود می شوند.
کاش بد بختی و بی کسی و درماندگی به حاکمیت رژیم اشغالگر و کشتار و تجاوز و جنایاتی که اراذل و اوباش وحشی این قوم ظرف 33 سال است به سر ملت آورده اند بسنده می شد. ولی افسوس که چنین نیست. به روی جسد نیمه جان کشور عزیزمان کشور های استعمارگر حتی کشور های کوچک که چهل- پنجاه سال است دارای تاریخ شده اند مانند قطر وامارت عربی شلاق می زنند، و در این فکر هستند هر کدام تکه بزرگتری بدست آورند. منتهی هر کدام به اندازه شعورشان- قدرتشان- توانشان- امکاناتشان.
مطرح کردن مالکیت جزایر سه گانه خلیج همیشه فارس توسط نماینده امارات متحد عربی در شورای امنیت سازمان ملل متحد، همان یتیمی و بی کسی ایران است. و دیدیم هیئت نمایندگی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی و وزارت خارجه آن کوچکترین عکس العملی در مقابل گفته های آن عرب سکوت مطلق کردند. البته این قبیل اقدامات توطئه کشور های استعمار گر می باشد و باید خیلی مراقب بود. و نباید ساکت نشست. با مراجعه به اسناد باید نسبت به مالکیت ایران بر جزایر سه گانه اقدام کرد.
از زمان های دور یکی از اختلافات بین عراق با ایران مسئله مالکیت ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس بود. این جزایر از قرن ها پیش در حاکمیت ایران بود و تا سال 1350 خورشیدی هیچگونه ادعائی از طرف هیچ کشوری نسبت به مالکیت این جزایر عنوان نشده بود.
این جزایر در زمان سلطنت مظفر الدین شاه قاجارکه آخوند ها همه کاره بودند، بنا بر تقاضای دولت انگلیس به بهانه حفظ امنیت بحرین برای مدتی کوتاه در اختیار دولت انگلیس قرار گرفت. انگلیس ها را هم خوب می شناسید طبق معمول خودشان هر جا که جل و پوست شان را پهن کنند باید آنجا بمانند تا امام زمان ظاهر شود و نماز پشت سر امام زمان بخوانند بعد بروند ! ! لذا انگلیس ها در آن سه جزیره ماندگار شدند.
توجه شود: انقلاب شاه و اقتدار ایران پادشاهی و وجود ارتشی قدرتمند و جانباز فرصتی بودکه به پس گرفتن حقوق ملی و حاکمیت ایران بر این جزایر مبادرت گردد.
ایران پادشاهی با دولت انگلیس که در حقیقت مهمان غاصب در آن جزایر بود وارد مذاکره شد و سر انجام پس از یک رشته مذاکرات طولانی با دولت انگلیس در سال 1350 خورشیدی دولت انگلیس موافقت کرد جل و پوستش را جمع کند و پس از 80 سال این جزایر را تخلیه نمایند.
بر اساس این توافق در روز نهم آذر 1350 قوای ایران وارد این جزایر شد و پس از 80 سال پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان بدست توانای ارتش ایران در این جزایر به اهتزاز در آمد.
دولت عراق که فکر می کرد مدعی هر کسی در خلیج فارس است به اقدام ایران اعتراض کرد. علاوه بر صدمه زدن به ایرانیان ساکن عراق و اخراج گروهی از آنان و مصادره اموال آن ها و قطع روابط سیاسی و تحریم کالا های ایرانیان و حملات نظامی به مرز ها و توهین به مقدسات ملی و تغیر نام خلیج همیشه فارس وسایر اقدامات زشت و شنیع که فقط در چنته عرب های پا برهنه یافت می شود را انجام داد و به اتفاق کشور های یمن جنوبی- لیبی و الجزایر، به شورای امنیت از عمل ایران شکایت کرد و شورای امنیت در جلسه آذر ماه بدون اینکه وارد ماهیت شکایت عراق و سایر کشور های دیگر شود ادعای عراق را رد کرد. رد ادعای عراق علیه ایران از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد به دلیل عدم وجود هر گونه ارتباط و دلیل و حقی برای عراق نسبت به این جزایر بود و در یک مثال تطبیقی درست به مانند آن است که ایران علیه آمریکا به شورای امنیت دادخواست بدهد و ادعای مالکیت جزیره هاوائی شود.
البته بعد از این ماجرا جلساتی چه در کشور عراق و چه در ایران حتی در الجزایر تشکیل گردید. نتیجه کار این کنفرانس ها و جلسا ت دستاورد های بسیار سودمندی برای دو کشور بوجود آورد که بچند تا از آنها اشاره می شود.
1- عهد نامه های مرزی و حسن هم جواری بین ایران و عراق، و علامت گذاری مرز های خاکی و آبی و بر قراری امنیت مرز ها.
2- موافقتنامه در باره استفاده مشترک از شط العرب برای کشتی رانی.
3- موافقتنامه راجع به چگونگی علوفه احشام ایرانی و عراقی و استرداد آنها.
4- چگونگی استفاده از آب رودخانه های مشترک مرزی بین ایران و عراق.
5- علامت گذاری مرز خاکی و آبی و چگونگی استقرار نیرو های مرزی و غیرو.
به حق باید گفت و نوشت که هیچ چیز جز شخصیت جهانی و سیاسی محمد رضا شاه نبود که بتواند مسائلی به این مهمی که اهمیت آنها امروز قابل درک است این چنین سریع و دوستانه حل و فصل شود. پس از این موافقت نامه ها روابط ایران و عراق بسرعت رو به بهبودی و دوستی رفت. مانند تشکیل نمایشگاه بین المللی در تهران و همزمان در بغداد گشوده شد و تیم های فوتبال – وزنه برداری- کشتی- بوکس بین دو کشور مبادله شد. هم چنین اعزام گروه های فرهنگی و هنری برای برنامه ریزی رادیو و تلویزیون عراق به آن کشور اعزام گردیدند. و بر توسعه روابط اقتصادی بین دو کشور بسرعت افزوده شد.
نکته مهم و قابل توجه این است که در هیچ یک از قرار داد ها و موافقتنامه ها و پروتکل های الجزایر اشاره ای به ادعای دولت عراق به جزایر سه گانه نه شده است. در هیچ یک از قرارداد ها و موافقتنامه ها و پروتکل های الجزایر هیچ حقی از عراق به نفع ایران گرفته نه شده است.
دولت شاهنشاهی ایران فقط در تلاش بود حقی از ایران از بین نرود و شرفیابی های صدام حسین و سعدون حمادی وزیر خارجه عراق به پیشگاه پادشاه ایران و مسافرت های شخصیت های سیاسی- ورزشی- و هنری نشانگر رضایت کامل مقامات عراقی بوده است. لذا هیچ منطقی جز پروئی و قاحت و نامردی اجازه نمی دهد دولت امارات عربی مالکیت ایران را بر جزایر سه گانه در خلیج فارس را نادیده به گیرند.
نظر افراد در مورد مالکیت ایران بر جزایر سه گانه
قبل از بیان نظر افراد به شعری که متناسب با این بحث است توجه فر مائید.
اجنبی خواست زند ریشه ما غافل از آن که ما خود زده ایم ریشه خویش.
شاپور بختیار دو بار در مورد بزور گرفتن جزایر سه گانه خلیج فارس بوسیله ایران اظهار عقیده کرده است.
بار اول: در تاریخ 23 ژانویه سال 1982 میلادی برابر با 1361 خورشیدی در مصاحبه با روز نامه معروف کویتی بنام السیاسه اعلام کرد جزایر سه گانه متعلق به ایران نیست و ایران نباید بر سر .آنها با همسایگان خود کشمکش داشته باشد.
بار دوم: بختیار در تاریخ بیست سوم ژوئیه سال 1985 با یک روز نامه ترکی بنام گونش مصاحبه کرده و صریحاً محمد رضا شاه ایران را متهم می کند به مسلح شدن ایران و ایجاد نگرانی برای عراق و هم چنین محمد رضا شاه را متهم می سازد که به بهانه جلوگیری از کمونیست به جزایر سه گانه که متعلق به بحرین بود حمله کرده و آن را تصرف می کند. شاپور بختیار در آن مصاحبه علاوه بر این که جزایر سه گانه را متعلق به بحرین می داند نام آن ها را نیز جزایر بحرین ذکر می کند.
خواننده محترم این دو مصاحبه شاپور بختیار درست سه ماه بعد از ادعای مالکیت صدام حسین به سازمان ملل متحد در مورد جزایر سه گانه بود که شاپور بختیار این مهملات را گفت تا تأئیدی برای ادعای صدام حسین باشد. بهمین دلیل صدام حسین در نامه خود به سازمان ملل شرط بر قراری روابط حسنه را با دولت ایران تخلیه جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابو موسی از نیرو های ایرانی بود. آیا می توان سندی گویا تر از این برای بیوطنی و خیانت شاپور بختیار ارائه داد.
هم چنین لازم است در این رابطه اشاره ای هم به مصاحبه قذافی با مجله التضامن که در آن قذافی نظرات آخوند خامنه ای را نسبت به واگذاری جزایر سه گانه خلیج فارس را فاش کرده را بدانیم.
خامنه ای جزایر سه گانه خلیج فارس را متعلق به اعراب می دانست و در ضمن معتقد بود نام خلیج فارس باید خلیج عربی و یا خلیج اسلامی باشد. با آگاهی از نظرات شاپور بختیار و خامنه ای براستی می توان گفت مالکیت بر جزایر سه گانه خلیج فارس از افتخارات محمد رضا شاه پهلوی است.
خواست های شاپور بختیار خائن
تا مجلس شورای ملی رأی اعتماد ندهد شاه حق خروج ندارد.
تا شاه از ایران نرود من پست نخست وزیری را نمی پذیرم.
تا خمینی بمن o k ندهد من مسئولیتی را نمی پذیرم.
تا ارتش به زانو در نیاید من آرام نخواهم گرفت.
تا بازرگان را دارم می توانم از دو مرز بازرگان فرار کنم.
تا صدام هست با هم رایزنی می کنیم ایران را بمباران کنیم.
تا صدام حسین را دارم ناراحتی خیال ندارم. هم دلار می گیرم و هم فتنه می کنم.
تا میتران را دارم هوا پیما های سوپر را برای صدام میگیرم.
تا صدام را با هوا پیما های سوپر را دارم هم دلار میگیرم و هم فتوای بمب باران جزیره خارک را می دهم و ایران را به ویرانه می کشم.آری این خائن های پشت به ملت کرده بودند که ایران و ایرانی را به این روز فلاکت بار و نکبت بار نشانده اند. یادمان باشد.
اجنبی خواست زند ریشه ما غافل از آن که ما خود زده ایم ریشه خویش