رنسانس یا تجدید حیات دوباره
متأسفانه سرنوشت دردناک میهن اشغال شده ما بوسیله بیگانگان تازی پرست خرد و اندیشه،، وجدان بیدار ما را به یاری می خواند.
کشور ایران مانند نگین انگشتر بین کشور های مسلمان افغانستان – پاکستان – شیخ نشینان خلیج همیشه پارس – عراق و ترکیه محاصره شده و ملت شجاع و بی یار و یاور ایران با این موقعیت جغرافیائی در بن بست خطرناک 1400 ساله اسلام گرفتار شده است.
این بن بست تاریخی و فرهنگی تنها با آگاهی و خواست ما گشوده خواهد شد. خوشبختانه امروز بقدرکافی کتابهای بسیار نفیس و سودمند وجود دارد که می تواند بهترین منبع تحقیق و آگاهی برای آغاز جنبش رهائی ایرانیان از چنگال دین و خرافات را فراهم نماید. باید بدانیم رهائی و خوشبختی ما بر سه اصل استوار است.
اصل اول : تجربه آموزی از اسلام در طول 1400 سال گذشته.
اصل دوم : تجربه آموزی از حکومت اسلامی حاکم بر ایران.
اصل سوم : قدم گذاشتن به ایران آینده بدون خرافات و واپسگری
بر یکایک ایرانیان لازم است این رنسانس رهائی از اسلام را پی گیری کنند و به سر انجام رسانند. اگر ما ایرانیان با چشمان خود جنایت های 1400 سال گذشته اسلام را ندیده ایم دست کم تبهکاری حکومت های گوناگون اسلامی مانند حکومت خمینی گجستک و طالبان را در ایران- افغانستان همچنین در پاکستان – سومالی- سودان- عربستان- یمن- الجزیره- لیبی- عراق و غیرو را دیده ایم.
بخوبی تجربه کرده ایم که حکومت های اسلامی و سرکوبگر حتی در کشور های مترقی اروپا تلاش برای دایر کردن حوزه های قرآن خوانی و دبستانهای اسلامی ضد دموکراسی کرده اند و بسیاری از سازمان های اسلامی وابسته به آنها تروریست- ضد بشر- ضد تمدن و ضد پیشرفت هستند. بهترین نمونه را میتوان نماز خواندن مسلمانان در خیابان های فرانسه و یا سینه زنی و تظاهرات در آلمان- سوئد- نروژ- انگلستان و غیرو می باشد.
ارمغان دیگر اسلام به جامعه بشری، سنگسار- قطع دست و پا بطور
ضربدر- قصاص و غیرو است. بخوبی دیده شده است اسلام دینی است انسان
ستیز- زن ستیز- ضد حقوق بشر- ضد مدرنیته و ضد دموکراسی است.
وقتی خوب بنگریم توده مسلمان های کشور های اسلامی در فقر- بیکاری- فساد اعتیاد- فحشاء- بیسوادی و خرافه پرستی غرق شده اند. با توجه به آنچه گفته شد اگر اسلام را ضد آزادی و ضد بشریت و ابزاری برای کشتن روح و جان و اندیشه بشر می باشد ، پس چرا از اسلام رو بر نمی گردانیم تا کی میخواهیم از یک روند غلط حمایت و پشتبانی کنیم. خود پرسی کنیم این همه اعدام در ایران و جهان اسلام- ظلم وستم و شکنجه- شیادی- سنگسار- قطع دست و پا و تجاوز جنسی به زنان و مردان کافی نیست تا از خواب غفلت بیدار شویم و خود را از زندان دین آزاد کنیم.
بیائیم گول متولیان دین فروش یعنی آخوند را نخوریم. سوالی در اینجا پیش رو داریم آیا براستی آخوند جماعت را می شناسیم. اجازه دهید شناختی که از آخوند دارم را برایتان باز گو کنم تا شاید با کمک شما بتوانیم راه مبارزه با این بلای خانمان سوز که از بیماری ایدز- زلزله- آتشفشان- سونامی ژاپن و هر بلای آسمانی خطرناکتر است را پیدا کنیم.
آخوند شناسی
کلاً آخوند موجودی است که در محیط های آلوده به فساد و ناآگاهی رشد می نماید و شکل ظاهری آن شباهتی نزدیک به انسان دارد ولی روی کله آنها مقدار زیادی پارچه سفید و یا سیاه قرار دارد. آنها مانند انسان روی دو پا راه میروند ولی صورتشان پوشیده از انبوهی مو است وطرز لباس آنها کاملاً با دیگران متفاوت است و دارای جیب بسیار بزرگ است وبا زبانی صحبت می کنند که تقریباً برای مردم بیگانه است.
تفاوت دیگری که با انسانها دارند ، این است که انسان برای انجام کاری از دست و مغز استفاده می کند ولی آخوند تنها از دهانش بهره می جوید. آخوند از گریه و نا راحتی دیگران لذت می برد و بر عکس شادی و خوشبختی انسان آنها را ناراحت می کند.
آخوند به هر چه مثل خودش نیست حمله می کند و در صدد نابودی آن بر می آید.
آخوند ها انواع مختلف دارند که همگی آنها در صدد کسب قدرت هستند. وقتی به آن دست یابند به خطرناکترین موجود کره زمین تبدیل میشوند نمونه بارز آن آخوند های اشغالگر ایران هستند.
تا آنجا که به خاطر دارم آخوند ها بشرح زیر می باشند.
امام : امام نوعی از آخوند است که خود را از تمامی موجودات کائنات بر تر می داند تقریباً همطراز خدا ولی معصوم تر از خدا و خود را مبرا از هر گونه خطا می داند.
آیت الله : آیت الله آخوندی است که حسرت امامت دارد و یک پنجم اموال و دارائی مردم را تصاحب می نماید.
حجت السلام : حجت السلام آخوندی است که دلالت بر حقانیت اسلام دارد. نوع کوسه آن مانند هاشمی رفسنجانی از هر کوسه خطرناکتر است.
مرجع تقلید : مرجع تقلید نوعی از آخوند است که با میمونها سر و کار دارد.
آخوندک : آخوندک نوعی از آخوند است که دوره دگردیسی آن کامل نشده است. باید مدت ها در حجره ها با او کار کنند تا ورزیدگی کامل پیدا کند.
یکی از خصوصیات منحصر بفرد آخوند ها این است که آنها از جنس مذکر هستند یعنی آخوند ماده وجود ندارد. بهمین جهت بیشتر نوشته ها و گفتار و افکارشان در رابطه با جنس ماده می باشد و شنیده شده با حیوانات هم رابطه برقرار کرده اند.
نکته جالب در این است آخوند ها برای تشویق دیگران برای پیروی از خود باز هم از وجود زن استفاده کرده و وعده تعداد زیادی حوریان زیبا روی در آن دنیا را به آنها که مرید و مطیع شان باشند را می دهند. از خصوصیات دیگر آنها که سبب تمایز آنها از انسانها می شود فرار از کار است. رابطه کار با آخوند رابطه جن و بسم الله است. و اما به این خصوصیات دیگر آنها توجه کنید تا به حد رذالت آنها بیشتر پی ببرید. آخوند ها علاقه زیادی به جاری شدن اشک از چشمان مردم دارند هنگامی که مردم را به گریه می اندازند خودشان به حماقت افراد می خندند.
بیشترین تعداد آخوند ها در منطقه خاور میانه است. تعداد اندکی از آنها در مناطق مختلف جهان پراکنده اند. آخوند ها در مناطق مختلف نامهای متفاوتی دارند مثلاً در مصر به آنها مفتی می گویند ( احتمالاً این نام از خصوصیات مفت خوری آنها می باشد ).
ایران – عراق- افغانستان- عربستان محیط های مناسبی برای زیستن آخوند ها می باشد.
پاسکال فیلسوف و فیزیکدان مشهور جهان می گوید مخوف ترین و ستمگر ترین دیکتاتوری در جهان دیکتاتوری مذهبی است.
ممکن است آنچه که گفته شد برای شناخت و معرفی آخوند کافی نباشد. بقول معروف تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
آخوند ها برای تشخص خود در ضمن صحبت به عربی جملاتی از آیات قرآن را می گویند. برای اینکه مقاله از سندیت برخوردار باشد به چند آیه اشاره می شود.
1 - هرگاه پدر و مادری به کفر یعنی ( به نا سپاسی و بی دینی ) روی آورند. فرزندانشان باید پیوند خود را با آنها قطع کنند. ( آیه 23 سوره توبه ).
2- مسلمانان با یهودی ها و مسیحی ها نباید معاشرت کنند. ( آیه 51 سوره مائده ).
3- فرد مسلمان باید از شادی دوری گزیند زیرا خدا شادی را دوست ندارد ( آیه76 سوره قصص ).
4- افراد پولدار و ثروتمند نباید به تهی دستان و نیازمندان کمک کنند زیرا خدا این عمل را خوش ندارد. ( آیه 71 سوره نحل ).
5- زن کالائی است که برای مرد آفریده شده و اگر از شوهرش نافرمانی کند مرد حق دارد او را کتک بزند.( آیه 34 سوره نساء ).
6- محمد پیامبر تمامی نسل های بشر است. ( آیه 158 سوره اعراف و آیه 39 سوره احزاب ) اگر خوب بنگریم همین چند آیه نشانگر بد آموزی وغیر اخلاقی اسلام است.
در اینجا سوالی مطرح است. آیا ملت ایران در سال 57 انقلاب کرد که یک آخوند بیصیرت بنام خمینی گجستک بیاید این ها را به آنها بیا موزد ؟
براستی تا کی باید خود را اسیر و زندانی چنین دین ضد بشر- زن ستیز- تفرقه انداز بین خانواده بشر- ضد آزادی است باشیم.
به امید روزی که بشر خود را از زندان ادیان آزاد کند