۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه


دو لابی جمهوری اسلامی را بشناسیم

در میان تمام ایرانیان که با مقامات آمریکا در تماس می باشند. نام یک ایرانی بیشتر از دیگران خود نمائی می کند و آن تریتا پارسی است  و بسیاری از کار شناسان مسائل سیاسی  بر این  باورند ایالات متحده آمریکا با انتخاب تریتا پارسی و سپردن موضوعات مر بوط به ایران به وی در صدد کادر سازی و به کار گیری نیرو های تازه نفس و خلاق در باره ایران هستند. براستی تریتا پارسی که از او بعنوان مشاور پنهان کاخ سفید در باره ایران نام برده می شود کیست ؟

تریتا پارسی  جوان ایرانی تبار متولد اهواز است که در سوئد بزرگ شده است. وی در رشته های روابط بین الملل از دانشگاه اپسالا و اقتصاد از دانشگاه استکهلم مدارک خود را گرفته و دارای دکترا در روابط بین الملل از دانشگاه هاپ کینز آمریکا می باشد.

نکته قابل توجه در این است تریتا پارسی بعنوان کارشناس روابط ایران و اسرائیل در دانشگاه هاپ کینز آمریکا مشغول کار بوده است و بعداً در نمایندگی سوئد در سازمان ملل متحد که بهتر است آن را (  سازمان دول استعمارگر  متحد مانند 5 + 1 )  به کار مشغول شد.  آشنائی تریتا پارسی با  باب  نی  نماینده کنگره آمریکا از ایالت اوهایو سبب شد تریتا پارسی بعنوان دستیار  باب نی مشغول کار شود.

باب  نی در زمان محمد رضا شاه مدتی در شیراز به تدریس اشتغال داشت و زبان پارسی را بخوبی صحبت می کرد. تا سال 1997 میلادی طرف دار اپوزیسیون علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بود ولی در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی معروف به سید خندان به جرگه طرفداران ایجاد رابطه با حکومت ددمنش جمهوری اسلامی پیوست.

باب نی  پایه های ارتباط  خود با رژیم  اشغالگر جمهوری  اسلامی را آن چنان مستحکم می کند که با تعویض دولت ها در ایران و آمریکا اکنون با دولت احمدی نژاد و باراک حسین اوباما بکار خود ادامه می دهد و شورای نایاک را تا سطح یک لابی بزرگ و قدرتمند مانند آ یپک به پیش می برد.

اشاره به این مطلب لازم است: در رسوائی بزرگ شبکه فساد مالی جک ( آبراموف ) که  یکی از مهمترین پرونده های فساد مالی دهه اخیر ایالات متحده آمریکا است. طبق گزارش  نیویورک تایمز - واشنگتن پست و مجله تایم  جک آبراموف به سوپر لابیست آمریکا معروف است که هم اکنون دوران زندانی خود را در فلوریدا می گذراند.  باب نی جمهوریخواه سابق از ایالت اوهایو یکی از همکاران جک آبراموف بوده که به جرم رشوه گیری خود اعتراف کرده است.

تریتا پارسی  با ایجاد یک شبکه از برخی نیرو های برون مرز  تلاش می کرد به عنوان شخصیتی ( کارترما تیک ) خود را در جایگاه هدایت نیرو های اپوزیسیون قرار دهد و پنلی هم در شورای خارجی آمریکا به نام (راهنمای بحران ایران ) الظاهر برای مقابله با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی دایر نموده است.

نایاک چه هدفی را دنبال می کند

تریتا پارسی در مجموعه ای از مصاحبه های طولانی خود با واشنگتن تایمز گفت او در سال 2002 میلادی نایاک را تأسیس کرد تا آمریکائی های ایرانی تبار را در محکوم کردن حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 را فعال کند. لذا از آن زمان تا کنون در تلاش است به عنوان یک نهاد مردمی در جهت تقویت صدای ایرانیان بکوشد. به گفته تریتا پارسی نایاک بین 2500 تا 3000 عضو دارد اما اسناد داخلی نشان می دهد حد اکثر 500 نفر عضو دارد که احتمالاً ممکن است از این تعداد هم کمتر باشد. با این حال نایاک خود را یکی از بزرگترین گروه ها می داند و ادعا می کند نایاک یک سازمان غیر انتفاعی است و اعلام کرد که این گروه در لابی گری مشارکت ندارد که بقول معروف عاقلان دانند. اشاره به این نکته لازم است. زمانی که تریتا پارسی در سوئد دانشجو بود در سال 1996 با  سیامک نمازی آشنا شد. سیامک نمازی رشته تحصیلی اش برنامه ریزی شهری است. بهمین دلیل با یک شرکت در ایران آشنا می شود و در صدد بود از استاندارد های بازرگانی غربی در جمهوری اسلامی استفاده کند. تریتا پارسی هم اولین سازمان خود را در سال 1997 تأسیس کرد. سالی که محمد خاتمی رئیس جمهور شده بود. سازمان جدالتأسیس تریتا پارسی تلاشش بر این بود که تحریم های سیاسی و اقتصادی بر علیه جمهوری اسلامی برداشته شود و گفتگو میان ایران و آمریکا را بر قرار کند. سیامک  نمازی و  تریتا  پارسی در تلاش  برای  سازمانی  نظیر  کمیته  عمومی   اسرائیل- آمریکائی ( آیپک ) که لابی طرفدار اسرائیل است دایر کند. ولی بعداً از این اقدام خود داری کرد.

یک ژورنالیست شجاع  ایران دوست بنام آقای حسن داعی در سال 2007 برای اولین بار بطور علنی اعلام داشت که نایاک تأسیس شده توسط تریتا پارسی  در حال لابی کردن برای ایران است و اسناد  بسیار  مستدل را ارائه داد. کار به دادگاه کشیده شد خوشبختانه آقای حسن داعی ثابت کرد نایاک ار طرف دولت های خارجی با شرکت های خارجی لابی گری می کرده است و برنده دادگاه شد.

با توجه به اسناد تریتا پارسی زمانی  کار و فعالیت هایش رونق گرفت که همکاری خود را با سیامک نمازی که تا سال 2007 مدیر عامل شرکتی به نام ( آتیه بهار ) بود آغاز کرد. مرکز این شرکت تهران بود و برای بستن قرار داد ها با وزارتخانه های دولتی ایران و بانک های ایران و شرکت  های بین المللی که بدنبال انجام کسب کار  بودند  فعالیت می کرد. در اوج فعالیت های آتیه بهار در ایران به  ناگاه  سیامک نمازی ایران را ترک می کند و در امارات متحده عربی زندگی خود را آغاز کرد و دیدیم پس از انتخاب رئیس جدید شرکت آتیه بهار بنام بیژن خواجه پور در دوازدهم ماه ژوئن دستگیر و برای چند ماه زندانی شد. نا گفته نماند تریتا پارسی دارای پاسپورت سوئد - پاسپورت ایرانی و گرین کارت  آمریکا می  باشد.  نمی دانیم  پس از چند  سال که  دارای گرین کارت  آمریکا می باشد می تواند تابعیت آمریکا را بگیرد که داری سه پاسپورت باشد  یا نه ؟ شخصی با داشتن  سه پاسپورت جالب نیست. ؟

تریتا پارسی معتقد است نایاک احتیاجی به ثبت برای لابی گری یا برای ثبت نمایندگی یک دولت خارجی مانند ایران را ندارد. در این میان امیر احمدی نامی  ظاهر می شود که رئیس ( شورای آمریکائی ایرانی ) است.  یعنی یک سازمان رقیب نایاک در وطن فروشی است. امیر احمدی می گوید نایاک مستقیماً با کنگره آمریکا کار می کند ولی سازمان او کار های نایاک را انجام نمی دهد. یعنی یک سازمان لابی گری نیست. تصور می شود امیر احمدی بنا به سلیقه و استعداد خود راه دیگری برای خیانت به ایران و ایرانی های بی یار و یاور برای خود انتخاب کرده است.

در بازار مکاره و رقابت در خیانت به ایران و ایرانی، تریتا پارسی ( campaign ) کمپین یعنی ( رهبری کردن یک گروه سیاسی )  برای بی اعتبار کردن مخالفان خود بعنوان نئوکان ها و حمایت از مجاهدین که این روز ها شاهدیم آمریکا چه فرش قرمزی برای مریم رجوی پهن کردند و چهار سناتور امریکا ( حتماً از نوع باب نی ) کنفرانسی برای یک گروه تروریستی تشکیل دادند و افشین پیشه ور وکیل مجاهدین طی نامه ای که به واشنگتن تایمز نوشت  تأکید بر این  داشت که نایاک برای منافع آمریکائی های ایرانی تبار کار می کند. که باز باید بگویم عاقلان دانند! ! !

ناگفته نماند در دنیای  مجازی وبلاگ و ایمیل بازی، طرفداران تریتا پارسی مرتباً تبلیغ می کنند نایاک علیه دولت جمهوری اسلامی و حمایت از اپوزیسیون دموکراتیک در تلاش است.

براستی چه بگویم ؟ هنگامی که آقای جورج دبلیو بوش رئیس جمهور بود. در بین سال های  2002 تا 2007  بیش از 200  هزار دلار تحت عنوان  رشد  دموکراسی در ایران  در  اختیار ( نایاک ) یعنی تریتا پارسی شارلتان و امیر احمدی خائن گذاشته شد. جالب است سازمان غیر دولتی دیگری بنام بنیاد همیاری   که موسس آن پدر سیامک نمازی است از مبلغ 200 هزار دلار وزارت خارجه آمریکا مبلغی هم به او رسید. و دیدیم از دولتی سر آقای جورج دبلیو  بوش تا امروز اعدام های دسته  جمعی دختر  و  پسر   هم چنان  هم روز در ایران انجام می شود. و در زندان ها به زندانیان سیاسی دختر  و پسر تجاوز  شده است. ایرادی نمی توان گرفت لابد  این ها عین دموکراسی و رعایت حقوق بشر است.   زیرا هیچ اعتراض محکم نه آبکی از کشور های مهد تمدن بشر و سازمان  حقوق بشر سازمان دول متحد  به گوش نمی رسد. ولی در عوض می بینیم عجب بخور بخور عجیبی است.

 سوالی مطرح است: آیا مقامات و دولتمردان آمریکا و مقامات موساد اسرائیل که تسلط بر رسانه های گروهی بزرگ دنیا  دارند  نمی دانند در ایران خبری از دموکراسی نیست بلکه خفقان مطلق است و افرادی مانند سیامک نمازی، امیر احمدی و تریتا پارسی جزو وطن فروشان  هستند. اعدام  های  دسته  جمعی    هر روز در  ایران انجام  می شود را نمی دانند ؟

نکته دیگر که واقعاً تعجب دارد این است. لابیگری امیر احمدی، سیامک نمازی و تریتا پارسی  توسط اصلاح طلب برجسته  زنیکه برنده جایزه صلح نوبل شیرین عبادی که زنده زنده روانش بسوزد را برای  بر قراری دموکراسی در ایران دانسته و مورد تأئید قرار گرفته است.

محسن مخمل باف فیلم ساز بر جسته ایرانی می گوید تریتا پارسی  برای جمهوری اسلامی لابی گری می کند. این جانب تهیه کننده این نوشتار جمله آقای مخمل باف را کامل می کنم و می گویم همه افراد نام برده در این نوشتار  جیره خوار و لابی رژیم اشغالگر و ددمنش جمهوری اسلام هستند. ملت ستم کشیده درون و خارج از ایران باید گول این شیادان را نخورند همه اش بازی است آن هم از نوع بسیار کثیف.

بحث  در مورد برادر تریتا پارسی ادامه دارد.

افشای لابی جمهوری اسلامی در اروپا

برادر تریتا پارسی روزبه پارسی می باشد که  در سفر اخیر خود به تهران با مسئولان کنونی و پیشین رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی دیدار کرد و پس از سخنرانی در یکی از موسسات تحقیقی به اروپا باز گشت تا در کنار ده ها کار شناس دیگری که به کمک رژیم  اشغالگر و ددمنش جمهوری اسلامی  و محافل مماشات در نهاد های اروپا جا گرفته اند فعالیت کند. یکی از آن ها محمد علی شعبانی است.

روزبه پارسی پژوهشگر رسمی اتحادیه اروپا و ساکن پاریس است. روزبه پارسی در نیمه ماه ژانویه 2013 میلادی به ایران رفت و با عده ای از مسئولان کنونی و سابق جمهوری اسلامی دیدار داشت او سپس در مرکز پژوهش های خاور میانه در تهران که متعلق به رژیم واپسگرا و ددمنش جمهوری اسلامی است سخنرانی کرد.

یکی از فلاسفه می گوید ثروت کشوری داشتن منابع نفت و معادن زیر زمینی  نیست. بلکه ملت بیدار و آگاه  و روشنفکران و دولتمردان  میهن پرست است.

آیا از کودتای آخوندی به رهبری خمینی گجستک در سال 1357  تا به امروز آنچه از روشنفکران خائن و ملت در خواب ایران دیده ایم می توانیم  ادعا کنیم ایران با داشتن منابع غنی نفت و گاز و معادن زیاد کشور ثروتمند ی است. ابدا  ابدا

به امید بیداری و آگاهی ملت بی یار  و یاور  ایران