۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه


تجزیه  و تحلیل نخست وزیر شدن نا گهانی  محمد  مصدق

در آن روز های تاریخی یک اتحاد و همبستگی بی مانندی در میان مردم ایران به وجود آمده بود و ملت ایران از نثار جان و مال در راه عظمت و سر بلندی ایران دریغ نداشتند. اگر رهبرانی وطن پرست، اندیشمند و شایسته داشتند که هدفی جز ملی شدن نفت نداشتند ملت ایران می توانست شگفتی بیافریند و هیچ دولتی چه داخلی ( مانند نخست وزیر ) و چه دولت های خارجی ( مانند انگلیس و امریکا ) نمی توانستند با هیچ نیرو و قدرتی این اتحاد ملت را بشکند و مقاصد شوم خود را بر ایران آن روز تحمیل کند.

تصویب اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اگر چه خیلی مهم و ارزنده بود ولی کافی نبود  و می باید در نهایت هوشیاری و آگاهی دنباله آن با جدیت، صمیمیت و وحدت نظر تمام طبقات پیموده می شد و در آن زمان بیش از هر زمان دیگری نیاز به اتحاد کلمه و تشریک مساعی و یگانگی و پیروی از نقشه واحدی برای نیل به هدف های بزرگی که در پیش بود لازم بود بخصوص در کادر رهبری که می بایست عاقلانه و با استفاده و بهره گیری از تجربه کشور هائی که قبل از ایران نفت خود را ملی کرده بودند مانند مکزیک و ونزوئلا بهره گیرند تا به پیروزی قطعی برسند و دریچه زندگی نوینی را به روی ملت باز کنند.

در علم فلسفه قانون بر این است هر گاه نسبت به موضوعی شک و یا تردید شود تحقیق، بررسی، و تجزیه و تحلیل را به دنبال می آورد و تعقل که پایه تحقیق است نقش بسیار مهمی در دستیابی واقعیت ها دارد. لذا بر مبنای این قاعده چون نسبت به نخست وزیر شدن ناگهانی مصدق شک و تردید هائی  وجود دارد به بحث و بررسی و تجزیه و تحلیل می پردازیم. سوال در این است. چه شک و تردیدی. شک و تردید در این است وقتی به پرونده پر از عوامفریبی مصدق نگاه کنیم هر سمتی را با اختیارات تام وشرایط مخصوص قبول می کرد. مثلا محمد رضا شاه پهلوی هنگامی که ایران در جنگ دوم جهانی در  اشغال قوای بیگانه متفقین  بود در صدد بر آمد با محمد مصدق مشورت کند و او را به نخست وزیری منصوب کند. مصدق در جواب  با دو شرط  نخست وزیری را قبول می کرد.

شرط  اول:  گماشتن  مأمورین مسلح  برای حفظ  شخص او.

شرط دوم:  موافقت قبلی انگلیس ها  به این  انتصاب ! !  مأخذ کتاب مأموریت برای وطنم بقلم محمد رضا شاه پهلوی.

با توجه به توضیحاتی که در صفحات پیش داده شد می دانیم انگلستان برای به تأخیر انداختن، و یا به درازا کشیدن جریان ملی شدن نفت به حسین علاء- شاه و سفیر آمریکا مراجعه کرد. ولی نا امید و مأیوس گردید. لذا دست از تلاش بر نداشت توسط ایادی و نوکران و خائن های پشت بملت کرده خود اعتصابات و اغتشاشات را در ایران بخصوص در مناطق نفت خیز خوزستان را به پا کرد که سبب سقوط حسین علاء و نخست وزیر شدن مصدق شد. لذا این انتخاب نا به هنگام به شرح زیر مشکوک به نظر می آید.

1 اولین شک این است جمال امامی که معروف گردیده یکی از مهره های انگلستان است مصدق را برای نخست وزیری معرفی می کند.

2 به یاد داریم هنگامی که ایران در اشغال قوای متفقین ( روس و انگلیس ) بود محمد رضا شاه می خواست مصدق را به نخست وزیری منصوب کند،  مصدق موافقت قبلی انگلیس ها را نسبت به این انتخاب می خواست.

3 مصدق برای قبول هر شغل و مقامی قید و شرط می خواست مانند گارد مسلح، اختیار تام خواستن، موافقت انگلیس ها را می خواست ولی این بار که انگلستان به قول معروف به مناسبت قانون ملی شدن نفت در تنگنا قرار گرفته و برای این که بتواند خودش را با وضع پیش آمده آماده کند مصدق بدون هیچ قید و شرط نخست وزیری را می پذیرد.

4 هنگامی که حسین علاء می خواست کابینه خود را معرفی کند نمایندگان مجلس، او را زیر سؤال کشیدند که پدرش از شاگردان میرزا ملکم خان ارمنی و عضو تشکیلات فراماسونری بوده و اضافه کردند کسانی که عضو فراماسونر هستند مارک انگلیسی به پیشانیشان چسبیده است ولی نسبت به نخست وزیری محمد مصدق که نه تنها خودش بلکه بیشتر اقوام و اجدادش عضو فراماسونر بوده اند و به قول معروف مارک انگلیسی روی پیشانیشان چسبیده است سکوت کردند انگار که زبان در دهان نداشتند.

5 مصدق قبل از نخست وزیر شدن خود در روز 17 فروردین 1330 در مصاحبه مطبوعاتی با خبر نگاران خارجی صریحاً گفت. تصمیم مجلسین راجع به قانون اجرای ملی شدن نفت تنها در دست دولت صورت نخواهد گرفت زیرا کمپانی نفت به وسیله عمال خود که در همه جا هستند سعی می کند اجرای قانون را به تأخیر اندازد بنا بر این یک کمیسیون مختلط از نمایندگان مجلسین برای اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت مأموریت پیدا کند بیشتر به صلاح است. زیرا کمپانی در یک رئیس دولت بیشتر می تواند اعمال نفوذ کند تا یک کمیسیون مختلط از نمایندگان مجلسین. در این مصاحبه نکات مهمی که نشانگر افکار مصدق است به خوبی مشاهده می شود.

توجه شود:  مصدق در زمان  مصاحبه مطبوعاتی،  نماینده مجلس بود و حسین علاء  نخست وزیر.  مصدق می خواست به بهانه تشکیل کمیسیون  مختلط  نمایندگان مجلسین (مجلس شورای ملی و سنا ) که خودش هم یکی از نمایندگان در کمیسیون مختلط خواهد بود. کنترول قانون اجرای ملی شدن نفت را به دست گیرد و با بهانه تراشی های خود طبق خواسته انگلستان قانون اجرای ملی شدن نفت را به تأخیر و یا به درازا بکشاند و برای این که به گفته اش سندیت بیشتری دهد فلسفه اعمال نفوذ انگلیس در رئیس دولت را مطرح کرد.

نکته دوم:  مصدق نمی دا نست با زی انگلستان قرعه فال را به نام او خواهد زد تا در نقش نخست وزیر قانون اجرای ملی شدن نفت را به تأخیر و یا به درازا بکشاند. به همین دلیل در مقام نخست وزیر همه گفته های خود را که در مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی گفته بود فراموش کرد، و کنترول قانون اجرای ملی شدن را به تنهائی به دست گرفت و تمام مذاکرات و تصمیم گیری ها را او انجام داد بدون این که از نظرات هیئت دولت خود و یا یاران جبهه ملی اش استفاده کند. بلکه در خیلی مواقع اقدامات و تصمیمات خودش را از آن ها پنهان می کرد که باعث رنجش و ناراحتی آن ها  شد مانند حسین فاطمی وزیر امور خارجه اش.

6 مصدق علی الظاهر برای دفاع از حقوق ملت ایران در مقابل شرکت نفت دو بار به دادگاه بین المللی لاهه و یک بار به امریکا برای شرکت در شورای امنیت سازمان ملل متحد حضور یافت و در تمام مجامع بین المللی مصدق به طریقی عمل کرد که قانون ملی شدن نفت به درازا کشیده شود. البته در مقالات آینده مفصل در این موارد صحبت خواهد شد.

در محیط زیست بشر موجودات ریزی وجود دارند که با چشم معمولی دیده نمی شوند فقط با میکروسکپ قابل دیدن هستند. اعمال و اقدامات مصدق را هم با نگاه معمولی نمی توان تشخیص داد باید به حرکات و اقدامات او دقت کرد، موشکافی بشود تا به ریشه افکار پلید مصدق پی برد. در جریان سفر مصدق به دادگاه لاهه به خوبی می توان نمونه ای از طرز عمل موذیانه مصدق را مشاهده کرد.

توجه شود:  مصدق 13 14 نفررا به عنوان هیئت ایرانی همراه خود به لاهه می برد با وجود  این که افرادی با داشتن عنوان دکترای حقوق بین المللی مانند کریم سنجابی و چند نفر دیگر در هیئت ایران وجود داشتند مصدق  دو وکیل از اهالی  بلژیک استخدام می کند و فقط به هنری رولن3000 دلار دستمزد می دهد، حاصل کار این آقای وکیل در دادگاه بین المللی لاهه این بود که رأی دهد شرکت نفت انگلیس می تواند ادعای غرامت عادلانه  و کامل کند و دولت ایران هم تعهد کرده آن را پرداخت کند. آن روز ها هیچ کس به این فکر نیفتاد چرا مصدق وکیل خارجی انتخاب کرد و به عنوان وکیل ایران در دادگاه شرکت کرد و آن رأی را به نفع انگلستان صادر کرد. به این خاطر  بود که مصدق و یارانش  نمی توانست به این واضحی این رأی را بدهند ولی هنری رولن می توانست و مصدق هم در پایان کار یک قالیچه نفیس به او کادو داد. رأی هنری رولن در پرونده نفت دادگاه بین المللی لاهه در سال 1952 ثبت شده است.

مصدق هم طی نطقی که بیشتر انتقاد از محیط دیکتاتوری که منجر به امضای قرار داد     1933 شد نمود و در پایان گفت دادگاه بین المللی لاهه صلاحیت رسیدگی ندارد و پرونده مانند توپ فوتبال به شورای امنیت و دوباره به دادگاه لاهه حواله شد. حاصل همه این ها سرگردانی ملت ایران و اتلاف وقت شد. لذا با توجه به آن چه اتفاق افتاد می توان بگوئیم مصدق در جهت خواسته نظر انگلستان که می خواست قانون اجرای ملی شدن نفت به تأخیر و یا به درازا کشیده شود با این نمایشات در مجامع بین المللی مصدق توانست لیاقت و شایستگی خود را به دولتمردان جزیره اهریمنی انگلستان ثابت کند و سوگندی که هنگام عضویت در جامع آدمیت خورده بود که با تمام کوشش شاًن و حقوق انگلستان را محفوظ دارد را به خوبی انجام داده است.

نکته باریک تر از مو که می باید توسط میکروسکپ دیده شود استخدام هنری رولن به عنوان وکیل ایران و رأی به نفع انگلستان بود. راستی آن چه که با قلم ناتوان گفته شد مهارت می خواهد که مصدق به ملتی خیانت کند ولی مردم مصدق را رهبر بزرگ خود بدانند.

7- کدام یک از افراد مانند رزم آرا، حسین علاء و سید ضیاءالدین طبا طبا ئی غیر از مصدق می توانستند 28 ماه ملت ایران را بازی دهند و نگذارند پرونده ملی شدن نفت در مجامع بین المللی  مورد رسیدگی  قرار گیرد تا دنیا   بداند شرکت  نفت  چه  اقدامات غیر قانونی و اجحافی به ملت ایران کرده است.

8 مصدق برای اینکه به هدف های خود برسد و بتواند خدمت خود را به دولت فخیمه انگلستان انجام دهد باید محیط را نا آرام کند به قول معروف آب را گل آلود کند تا بتواند برنامه های خود را انجام دهد به همین دلیل در اولین قدم نخست وزیری خود بازی تحریک آمیز خود را به  نمایش گذاشت.در معرفی هیئت دولت خود به دربار تلفن کرد و گفت چون وزرای ما لباس رسمی ندارند و وسائل تهیه برای آنها فراهم نیست اجازه بدهید با همان لباس های عادی بیایند و معرفی شوند که محمد رضا شاه پذیرفت.

شاه و  مصدق هر دو دست از دنیا کشیده و به تاریخ  پیوسته اند. آیا این عمل مصدق بهانه ای بیش نبود. لذا می بینیم از همان لحظه اول نخست وزیریش به دنبال بهانه تراشی و ماجرا و شر به پا کردن بود تا انگیزه واقعی وظیفه خود را که به درازا کشیدن قانون ملی شدن نفت بود را از دید اندیشمندان و ملت ایران مخفی بماند.

به پایان آمد این دفتر حکایت هم چنان باقی است