شعبده باز
وقتی تاریخ و رویداد های یک قرن گذشته ایران را که برعلیه دو پادشاه ایران ساز
رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی را مرور
کنیم متآسفانه انگار به تماشای نمایشی نشسته ایم که با تمام ضوابط انسانی و جهانی
سر ستیز دارد.
اکنون کشور های استعمارگر به اصطلاح برای تنبیه نوکران دست نشانده خود یعنی
رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی از گزینه تحریم اقتصادی دارند استفاده می کنند. اگر
این گزینه را خوب بنگریم هیچ لطمه ائی به منافع کشور های استعمار گر وارد نمی کند
و تقریبآ سپر محافظ برای رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی است و فاز اول پروژه ائی است
که ملت ایران را بسوی فقر و فلاکت و نابودی کشاند. یعنی همان سیاست کلی مثلث
شیطانی اسرائیل ، انگلستان و آمریکا.
در سال 1357 خورشیدی ایران مجدداً مورد حمله و تجاوز تازی پرستان لگن به سر
قرار گرفت که می توان آن را قادسیه دوم نامید با همان ابعاد جنایت ، غارت ، قصاص ،
سنگسار و توحش قادسیه اول و گروهی آخوند بی صیرت ایران عزیز و آباد و ملتی که از
رفاه نسبی بر خوردار بودند را به اسارت گرفتند و بخاطر خوی وحشیگری که دارند دست
به جنایتی زدند که روی هر حیوانی را سفید کرده اند. نه تنها ثروت و منابع ایران را
غارت می کنند. بهر بهانه در تلاش برای نابودی آثار باستانی می باشند و از همه
مهمتر تهاجم به فرهنگ و هویت ملی ما می باشند و در صدد نابودی فرهنگ درخشان که
یادگار نیاکانمان می باشد هستند.
آخوند اشغالگر نام حکومت خود را جمهوری اسلامی گذاشت تا بتواند زیر نام الله
منابع ایران را غارت کند ، اعدام های دسته جمعی انجام دهد ، قانون قصاص را انجام
دهد سنگسار کند. آخوند حاکم بر ایران
بیشتر از هر شعبده بازی با نمایش های دروغین در حال تلاش است چشم و خرد ملت را
بسته و با سر گرم کردن چاه جمکران و این قبیل خرافات همه را منتر خود کرده است.
آخوند مانند یک شعبده باز است او می
خواهد کالائی که مردم ندیده و نمی شناسند را در سیاه چال ترس به گروگان گیرد.
آخوند نیرنگ باز شیاد از انسان آزاد که می باید پژوهشگر و جوینده باشد برده ائی
گوش بفرمان سازد. این طایفه شیاد نیرنگ باز 1400 سال است در بین ایرانیان حضور
مستقیم دارد و می خواهد تحت قوانین اسلام همه امور ما را تحت کنترول خود در آورد.
همه این درد ها را می دانیم چاره چیست
؟
یکی از اصول زندگی اجتماعی خود شناسی و دشمن شناسی است. بخصوص شناخت دشمنانان
دوست نما است مانند آخوند ها که دشمن مال و خرد مردم می باشند. وقتی این شناخت ها
انجام شد آن وقت باید مبارزه بنیادی را شروع کنیم و با دشمنان به مبارزه برخیزیم.
اکنون که ملت ایران مورد حمله تازیان لگن به سر قرار گرفته است و آخوند های
اشغالگر در صدد نابودی فرهنگ ، محیط زیست ، منابع زیر زمینی و همه هستی و ثروت
طبیعی ایران هستند و این همه بدبختی ،
آوارگی ، معتاد کردن جوانان دختر و پسر ایرانی هستند و زندگی حقارت بار برای
ایرانیان درون و برون مرز فراهم کرده اند باید از خواب غفلت و بی تفاوتی در آئیم و
با خود به این سرنوشتی که داریم بیندیشیم که چرا کشور های استعمار گر و اسلام ما
را به این روز نشانده اند در صورتی که روی غنی ترین منابع نفتی و گاز نشسته ایم
ولی مردم برای تآمین هزینه زندگی خود مجبورند کلیه خود را بفروشند و یا دختران خرد
سال خود را به شیخ نشین های شهوت ران خلیج فارس بفروشند و هزاران کودک معصوم در
ایران گرسنه باشند و روی کارتن در خیابان ها بخوابند که بنام کودکان کارتن خواب
معروف شده اند.
لذا یکی از راه های نجات این است که
با دشمن 1400 ساله خود که اسلام و آخوند های شعبده باز شیاد که
متولیان اسلام هستند به مبارزه برخیزیم و برای آزادی کشور خود سر بر دامان کشور
های استعمار گر بخصوص مثلث شیطانی اسرائیل
. انگلستان و آمریکا نگذاریم. فقط با همت
خود و سایر میهن پرستان تلاش کنیم ایران عزیزمان را آزاد کنیم. زیرا نسل ما به ایران و دو پادشاه
ایران ساز رضا شاه و محمد رضا شاه بد کردیم آنچه نباید کردیم.
ای که پنجاه رفت و در خوابی. مگر
این چند روزه در یابی.
آن چه باید به نوشته ام اضافه کنم.
این است که ایران بی عمامه
و آخوند حق مسلم ماست.
به امید بیداری و
آگاهی ملت ستم کشیده و بی یار و یاور ایران
محمد مجزا