۱۳۹۱ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه


پیدایش  نفت  و  پیامد  های  آن
در مقابل مسائلی که به پیشرفت صنایع در ایران و نتایج آن در سیاست و اقتصاد و امور اجتماعی مملکت مربوط می شود نفت است. از طرفی با در نظر گرفتن مناسبات ایران با قدرت های بزرگ،  نفت نقش مؤثر داشت.

اهمیت نفت از تاریخ پیدایش آن برای دنیا  به قدری زیاد بود که می توان آن را از هر نظر یکی از مسائل حیاتی جهان محسوب داشت. متأسفانه با تمام اهمیتی که نفت دارد هنوز بسیاری از حقایق آن مجهول مانده است. باید بدانیم تاریخ نفت پر ماجرا ترین فصل تحولات اقتصادی و سیاسی بسیاری از کشور ها در عصر حاضر است. فصلی مملو از تحریکات، توطئه ها، فراز و نشیب ها، دگرگونی های سیاسی و اقتصادی، سؤ قصد ها، کودتا ها، و انقلاب های خونین بوده است. بدون تردید تمام حوادث منطقه خاور میانه به خاطر نفت بوده و خواهد بود.

برای کشوری که بزرگترین و مهم ترین در آمدش نفت است مانند ایران باید صد ها و هزار ها کتاب اقتصادی، سیاسی، و فنی در باره نفت منتشر گردد. تا مردم اهمیت این ماده سیاه رنگ متعفن را بدانند و به بهترین وجهی راه استفاده آن را بیابند، و سیر تکاملی این ماده مهم و تأثیر آن را در پیشرفت و صنعتی شدن کشور خود را بدانند.

لذا فهرست وار و به طور اختصار و فشرده مطالبی در مورد نفت ایران بیان می شود.

پیدایش نفت در نقاط مختلف جهان

اولین بار نفت در سال 1859 میلادی برابر با1238 خورشیدی در پنسیلوانیای آمریکا کشف شد و در سال 1872 میلادی برابر با1251 در روسیه نفت کشف گردید.

کاوش های باستان شناسان نشان می دهد از زمان سومریان ( 5 الی 6 هزار سال پیش در شوش نفت مورد استفاده بوده است. ریشه کلمه نفت در زبان فارسی معلوم نیست. بعضی از محققان می گویند کلمه نفت به معنای روغن معدنی آمده است.

 در کتاب پاسخ به تاریخ به قلم محمد رضاشاه نوشته شده اولین بار نفت در ایران کشف شد و در اشعار فردوسی اشاره به نفت در ایران شده است.

           بسی نفت و  روغن  بیا میختند                         همی بر سر گوهران  ریختند

و یا حکیم و اندیشمند و شاعر شیرین سخن سعدی در باب هفتم گلستان می گوید هندوئی نفت اندوزی همی آموخت   حکیمی گفت ترا که خانه نئین است بازی نه این است. ولی بطور فنی  به قصد بهره برداری اقتصادی بموجب قرارداد دارسی در سال 1287 خورشیدی برابر با 1908 میلادی در شوش حفر چاه به نفت رسید.

داستان ویلیام ناکس دارسی  ( william knox darcy )

در مورد به دست آوردن امتیاز دارسی افسانه های شگفت آوری منتشر شده است که هیچ مبنا و اساسی ندارد و به قدری ضد و نقیص است که باور کردن آنها مشکل است.

لذا از آن ها می گذریم و به شرح واقعی قضیه که مهم تر است می پردازیم.

نکته ای که اشاره به آن لازم  است این می باشد که دارسی هیچ وقت به ایران نیامد و امتیاز را نماینده او ماریوت به وکالت از طرف او امضا کرده است. لذا در روز 28 ماه می 1901 میلادی  مظفرالدین شاه قرارداد نفت با دارسی را امضا کرد

متن  امتیاز  نامه  دارسی

خلاصه ای از نکات مهم قرارداد بشرح زیر می باشد.

بند اول: ویلیام ناکس دارسی حق کامل اکتشاف، استخراج، حمل، تصفیه و فروش نفت و گاز و تمام فرآورده های مشتق از نفت خام را برای مدت 60 سال از تاریخ امضاء قرارداد در تمام ایران  بجز  5 ولایت خراسان، استر آباد، گیلان، مازندران و آذربایجان را دارد.

بند دهم: ویلیام دارسی متعهد شد 16 در صد از سود خالص سالیانه شرکت نفت را به دولت ایران پرداخت شود.

بند یازدهم: دولت ایران حق دارد یک نماینده انتخاب کند تا در مواقع لازم مورد مشورت شرکت قرار گیرد ولی انتخاب این شخص باید با موافقت مقامات شرکت باشد. ! ! شرطی بسیار عجیب.

بند دوازدهم: کارگران یعنی ( عمله ها ) شرکت از ملیت ایرانی و کارمندان ، افراد فنی، مدیران، مهندسین، حفاران و سرپرستان از ملیت غیر ایرانی انتخاب خواهند شد.

عملیات حفاری در سال 1281 خورشیدی برابر با 1902میلادی در چاه سرخ مسجد سلیمان آغاز شد و در ساعت 4 صبح روز 26 ماه می 1908 مته حفاری در عمق 354 متری (1180 پا ) زیر زمین به نفت رسید و فواره ای از این مایع غلیظ به ارتفاع 15 متر به آسمان جهید. شرکت نفت انگلیس و ایران و یا بریتیش پترولیوم (B P  ) بعد از 7 سال سر انجام به اکتشاف نفت در ایران موفق شد.

نکته ای که اشاره به آن لازم است، این است که دولت ها متوجه شدند که نفت منبع سوخت آینده و سرچشمه نیروی بزرگی است که باید آن را به دست آورند. لذا رقابت کشور ها شروع شد. خلاصه اینکه چه کشور هائی که دارای معادن نفت هستند و چه کشور هائی که  نفت در آن جا  مصرف می شود  موضوع  نفت برنامه روزانه دولت ها می باشد. با کمال تأسف باید گفت اگر نفت برای کشور های صنعتی و غربی ها طلای سیاه است که سبب بهتر زندگی کردن آن ها است. برای کشور های دارای نفت باید گفت که نفت بلای سیاه است که سبب فقر، بدبختی، نداشتن فرهنگ اجتماعی، نداشتن حکومت های ملی و تا دلتان بخواهد داشتن سران خائن، فاسد و میهن فروش است. نگاهی  به کشور  های  خاور  میانه بخصوص به ایران خودمان کنیم این نظر را ثابت می کند.

خصوصیات  انحصاری  صنعت  نفت

برای آگاهی بیشتر و قضاوت صحیح تر در مورد ملی شدن صنعت نفت  اشاره کوتاه و زود گذر در مورد خصوصیات انحصاری صنعت نفت لازم است.

1 خرید و فروش آن با سایر کالا هائی که در تجارت بین المللی داد و ستد می شود تفاوت بسیار دارد. در کالا های دیگر قیمت فرآورده را کارخانه و یا کشور تولید کننده تعین می کند ولی در صنعت نفت قیمت را خریدار ( کمپانی های نفتی ) تعین می کند و تولید کننده تابع خریدار است.

2 در صنایع  دیگر  کشور تولید کننده دارای  معلومات  علمی و فنی  به  حد  کلفی می باشد ولی در صنعت نفت کشور های تولید کننده از لحاظ تکنولوژی و امکانات مالی و فنی بسیار ضعیف می باشند و به تنهائی قادر به انجام صنعت نفت نمی باشند

3 تقریباً در صنایع غیر نفتی حمل محصولات از محل تولید تا محل مصرف کار چندان مشکلی نیست ولی چون نفت مایعی است که خطر انفجار و آتش سوزی آن زیاد است حمل آن منوط به رعایت اصول فنی بوده که فقط شرکت های بزرگ از عهده آن بر می آیند.

البته غیر از این ها که بیان شد صنعت نفت از مرحله کشف، حفاری، استخراج، حمل و مرحله فروش تکنولوژی بخصوصی می خواهد بخصوص از جهت سرمایه گذاری که از عهده هر کس بر نمی آید.

در ابتدای صنعت نفت در  جهان اصطلاح شرکت های بزرگ major oil companies ;کراراً ذکر شده است. این اصطلاح به معنی دقیق آن به هفت شرکت بزرگ بین المللی که مجهز  به کلیه  وسائل اداره  نفت در سطح  جهان بودند بکار برده  که به شرح زیر بوده است. پنج شرکت آمریکائی، یک شرکت انگلیسی و یک شرکت هلندی- انگلیسی. این هفت شرکت بزرگ نفتی در بین افراد به نام هفت خواهران معروف شده اند.

این هفت شرکت  بزرگ نفتی قهرمانان  اصلی تاریخ صنعت بین المللی نفت محسوب می شدند. از آغاز  نیمه دوم  قرن بیستم  تعداد شرکت های دیگر  به عنوان  مستقل independent  به بازیگران صحنه اضافه شدند که هر چند از حیث وسایل و موقعیت به پای بزرگان نمی رسند ولی از جهت شیطنت دست بزرگان را به قول معروف از پشت بسته اند،  و در تحولات صنعت نفت بخصوص از لحاظ ارتباط با دولت های کشور های نفت خیز جهان سوم که اکثر فتنه ها- آشوب ها و اغتشاشات در آن جا است  سهم قابل ملاحظه ای داشته و دارند. و توانسته اند یک امپراتوری نفت بسیار ثروتمند و نیرومند را تشکیل داده اند که هیچ  دولت  و ابر قدرتی  یارای  مقابله با آن ها را ندارد. به جرأت می توان گفت ظرف صد سال گذشته، خود مختاری ها- تجزیه کشور ها- شورش ها-ترور ها و انقلاب ها انگشت کارتل های نفتی در آن دیده می شود، و غالباً توطئه ها و دسیسه های آن ها از جنایت دور نیست. هر وقت واقعه مصیبت باری رخ دهد که انگیزه واقعی آن معلوم نیست مردمان نکته  سنج  به دنبال  پیدا کردن  رد  پای کارتل  های  نفتی می روند. مانند ماجرای سقا خانه آشیخ هادی و کشته شدن نایب کنسول امریکا بنام ماژور  ایمبری.

  لذا نکات فوق حاکی از خصوصیات صنعت  نفت می باشد که امروز جنبه بین المللی پیدا کرده و به این دلیل در انحصار چند شرکت بزرگ قرار گرفته است.

این بحث ادامه دارد و به ملی شدن نفت توسط رضا شاه و محمد مصدق در زمان دیگر و مقالات دیگر  خواهیم پرداخت.پایان


۱۳۹۱ فروردین ۲۳, چهارشنبه


سیامک  مهر  وبلاگ  نویس  را  تنها  نگذاریم

 ایرانیان افراد جامعه را به دو گروه تقسیم کرده است. گروهی را روشنفکر و گروه دیگر را مردم عادی و یا عوام می نامند. معتقدم روشنفکری زائیده تحصیلات عالیه نیست. روشنفکر در چار چوب مسائل ملی و میهنی انسانی است که در روی مسائل اجتماعی و سیاسی زمانی قدم می گذارد که با خرد و تجربه اش هم آهنگی دارد و از منطق  و استدلال بر خوردار است و به صلاح کشورش می باشد.

لذا بنا به این تعریف  یکی از روشنفکران زمان ما علیرضا پور شجری معروف به سیامک مهر است که به عنوان روشنفکر بار مسئولیت خود را در مقابل جامعه بخوبی تشخیص داد و تلاشش بر این بود با آگاهی ها که می دهد مانع گمراهی و سقوط جامعه اش شود. مقایسه کنید با حسین مهری خائن پشت به ملت کرده پر مدعای تو خالی. متأسفانه علیرضا پور شجری این فرزند دلاور ایران در دام دژخیمان رژیم فاسد و ضد انسانی و ضد ایرانی گرفتار است.

خوانندگان محترم علیرضا پور شجری وبلاگ نویس و منتقد اسلام بود که با نوشته ها و مقالات ارزنده خود در تلاش  خرافه زدائی و افشاگری اسلام بود. جرم او از نظر رژیم اشغالگر و واپسگر جمهوری اسلامی ! انجام وظیفه ملی و میهنی و افشاگری اسلام واپسگرا بوده است.

باعث تأسف است در این جهان پهناور کسی بیاد او نیست او یار و یاور ندارد. تنهای تنها در چنگال دژخیمان دد منش خون آشام جمهوری اسلامی زیر شدید ترین شکنجه ها اسیر است. بیاد داریم علیرضا میبدی در برنامه هایش برای زن زنا کاری بنام سکینه چه فعالیت ها انجام داد. حتی برای نجات او پتی شن تهیه کرد.

سوالی که مطرح است این است که چرا علیرضا میبدی برای علیرضا پورشجری هیچ اقدامی نکرده و نمی کند ؟. جواب روشن است، علیرضا پور شجری معروف به سیامک مهر مستقیماً در راه خرافه زدائی و افشاگری اسلام و رژیم اشغالگر  جمهوری اسلامی اقدام کرده که از نظر رسانه های گروهی مزدور که هزینه آن ها توسط امداد های غیبی تأمین می شود و این قبیل افشاگری ها غیر قابل همکاری و پشتیبانی است.

این جا است که دست ها رو می شود نقاب ها کنار می رود، و چهره واقعی افراد شناخته می شود. لذا در چنین روز های خجسته نو روز از بابک زمان خود علیرضا پور شجری یاد میکنم، زیرا او نماد میهن دوستی و فریاد داد خواهی مردم  بود. لذا او را تنها نمی گذارم و درود ها وشادباش های بیکران خود را به این دلاور ایران پیشکش می کنم تا رژیم جمهوری اسلامی بداند فرزندان متعهد ایران تنها نیستند و راه مبارزه آن ها ادامه دارد.

در فرصت دیگر مقاله ای از علیرضا پور شجری معر وف به سیامک مهر  حضورتان پیشکش خواهد شد تا با دیدگاه های او آشنا شوید.

به  امید  بیداری  و  آگاهی  ملت  ایران